نام های پر برکت خداوند وتاثیرات روح بخش

آشنایی با کلام خداوند و نام های پربرکت

 

دعای بر آورده شدن  حاجت,نماز حاجت, براي برآورده شدن حاجت‌

دعایی به جهت برآمدن حاجت از شیخ بهاءالدین عاملی بسیار مجرّب است

از شیخ بهاءالدین عاملی رسیده که در شب جمعه این دعا را بر چهل و یک دانه گندم بخواند و بر بام خانه ریزد تا مرغها بخورند اگر حاجتش روا نشود بر من بد گویند.

بِسْمِ الله الرّحْمنِ الرّحیم

لا اِلهَ اِلاَّ اللهُبِعَوْنِکَ وَ قُدْرَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ بِحَقِکَ وَ حُرْمَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فَرَجاً فَرَجَنی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَ مَخْرَجاً رَبَنّا یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

به هر دانه گندم یک بار بخواند

[ جمعه 25 بهمن 1392برچسب:دعایی به جهت برآمدن حاجت که بسیار مجرّب است ! ,

] [ 14:51 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

حضرت نوح,طوفان نوح

آيا طوفان نوح همه عالم را فراگرفته يا تنها ديار حضرت نوح را؟
پاسخ :
پيش از ورود به جواب سؤال لازم به ذكر است همچنان كه از آيات قرآن فهميده مي‌شود و نيز از كلمه قوم نوح مردمي كه حضرت نوح به سوي آنها مبعوث شد مردمي محدود بودند و در منطقه محدودي كه به احتمال قوي در محدوده عراق فعلي بوده، زندگي مي‌كردند و با توجه به ظاهر آيات قرآن و روايات اين مردم تنها مردم روي زمين در آن روز بودند، ‌يعني مردم روي زمين فقط در اين نقطه سكونت داشتند.

چنان كه در رواياتي آمده كه بعد از فروكش كردن طوفان، فرزندان حضرت نوح به سرزمين‌هاي مختلف پراكنده شدند و اقوام روي زمين از آنها پديد آمدند.[1]

از اين رو در تاريخ از اقوام سامي و حامي سخن به ميان آمده كه حام و سام از فرزندان حضرت نوح بودند، با توجه به آيات قرآن كريم كه در آنها هيچ تصريحي به فراگير بودن طوفان نوح بر تمام نقاط زمين وجود ندارد، بلكه در آنها كلمه مطلق ارض آمده كه به طور عادي بر سرزمين زندگي قوم نوح حمل مي‌شود و قرينه نيز بر اين معنا وجود ندارد؛ چنان كه خداي تعالي از قول نوح مي‌فرمايد:

«رب لاتذر علي الارض من الكافرين ديّاراً»؛ كه بار خدايا در روي زمين از كافران كسي را باقي نگذار. با توجه به زندگي نوح در آن سرزمين و زندگي كافران در آنجا به معناي آن سرزمين خاص گرفته مي‌شود.
اگر چه در روايتي آمده است كه طوفان نوح تمام زمين را گرفته مگر خانه كعبه.[2]

اين را نيز مي‌توان بر همان سرزمين زندگي قوم نوح و سرزمين‌هاي مجاور معنا كرد. زيرا بر اساس آيه قرآن كه مي‌فرمايد نوح از هر كدام از حيوانات يك جفت را در كشتي جاي داد،[3] نمي‌تواند شامل همه حيوانات روي زمين باشد؛ زيرا در روي زمين هزاران نوع از حيوانات زندگي مي‌كنند.

و جاي دادن آنها در يك كشتي امكان پذير نمي‌باشد. و نيز در داستان حضرت نوح چه در قرآن و روايات تصريحي به اينكه ايشان از هر نوع حيوان در كشتي آورده باشد به چشم نمي‌خورد بلكه بيشتر سخن از حيواناتي به ميان آمده كه در سرزمين‌هاي خاور ميانه زندگي مي‌كردند و مردم آنها را مي‌شناختند.[4] بدين ترتيب مي‌توان گفت كه به احتمال زياد طوفان نوح مربوط به سرزمين زندگي قوم نوح و سرزمين‌هاي مجاور آن مي‌شده است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ابن واضح، تاريخ يعقوبي، موسسه الاعلمي للمطبوعات بيروت، ج 1، ص 40، 1413.
[2] . علامه مجلسي، حيات القلوب، ج 1، نشر سرور، چ دوم، 76، تهران، ص 271.
[3] . سوره نوح، 26 و 27؛ هود، 40؛ قمر، 11 و 13؛ هود، 44.
[4] . علامه مجلسي، پيشين، ص 258؛ و علامه طباطبايي، الميزان، ج 10 انتشارات اسلامي، ص 394؛ مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 9، نشر دار الكتب الاسلاميه، 74، ج 14، تهران، ص 102؛ محمد لاريجاني،‌داستان پيامبران، نشر اطلاعات، ج اول، 80، تهران، ص 150؛ قصص الانبياء از آدم تا خاتم، آيت الله سيدنعمت الله جزايري، ص 148.

[ جمعه 25 بهمن 1392برچسب:آيا طوفان نوح همه عالم را فراگرفته يا تنها ديار حضرت نوح را؟,

] [ 14:50 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

هدف خدا از آفرینش زمین و آسمان,هدف خدا از آفرینش,

سوال: دلیل خدا از اینکه زمین و آسمان را به وجود آورده چیست؟

پاسخ:
در رابطه با هدف از آفرینش زمین و آسمان باید گفت: یک وقت منظور ما از آسمان و زمین، آسمان اوّل است که بر سر ما سایه انداخته است. " وزینا السماء الدنیا بزینه الکواکب "، یک وقت هم همه ی آسمان هاست یعنی هفت آسمان و باز یک وقت سوال از این است که خداوند چرا این کار را کرد؟ یعنی هدف فاعل چه بود؟ یک وقت هم اینکه، هدف از انجام این کار چه بوده؟

در مورد سوال اول عرض می کنم که اگر مراد این زمینی است که ما درآن زندگی می کنیم و این آسمان باشد، اینها مقدمه پیدایش انسان هستند. خداوند چون بنا داشته انسان را خلق کند، زمین و آسمان را خلق کرد که این دو با هم امکان زندگی را برای انسان میسر می کند.

ما در قرآن آیاتی داریم که به این مطلب تصریح دارد:

 " وجعلنا لکم ما فی السماء والارض و خلقنا کم ما فی السموات والارض وسخر لکم ما فی السماء و الارض"

این آیات در قرآن حکایت از این دارد که خداوند آسمان و زمین را برای انسان خلق کرده و اینها مقدمه آفرینش انسان بوده، بعد هم که زمین خلق شد آن وقت انسان را به عنوان خلیفه خودش بر روی زمین آفرید.

"انّی جاعل فی الارض خلیفة " خداوند به فرشتگان می فرماید: من بنا دارم بر روی زمین خلیفه ای قرار بدهم که همین آدم که انسان  است، باشد.

اما اینکه حالا هدف خود خداوند متعال چه بوده؟ پاسخش را در مقاله " چرا خدا ما را خلق کرد ؟ "عرض کرده بودیم که از نظر حکما در واقع آفرینش تجلی صفات خداست. خدا چون خداست خلق می کند. چون فیاض است، چون خلاق است، چون واجب الوجود است افاضه وجود می فرماید و از نظر متکلمین هم فلسفه آفرینش و هدف از آفرینش به فعل بر می گردد، چون انسان نیاز به زمین دارد خدا برای او زمین خلق می کند. چون انسان آسمان می خواهد خداوند برایش آسمان خلق می کند، خورشید خلق می کند، ماه خلق می کند، نه این که خدا نیاز به خورشید و ماه و ستارگان و زمین داشته باشد. پس اگر مراد از این سوال هدف خداوند باشد که دو تا پاسخ دادیم:


یکی پاسخ متکلمین که:

من نکردم خلق تا سودی کنم                       بلکه تا بر بندگان جودی کنم


یکی هم پاسخ حکما که اصولاً خدا چون خداست اقتضاء خدائیش می شود آفرینش.

با توجه به این که این سوال را ما مخصوصاً این بخش اخیرش را قبلاً مفصل توضیح داده بودیم ( در  مقاله چرا خدا ما را خلق کرد ؟ ) تصور می کنم تا همین مقدار کافی باشد برای اطلاعات بیشتر به آن مقاله مراجعه کنید .

اما در رابطه با بخش اول برای اینکه مطالعه ای هم در این زمینه بشود، می توان  به آیات وتفسیر آن مراجعه کرد مثلاً در سوره بقره ما دو مورد داریم که راجع به همین مسئله بحث کرده که خداوند آسمان و زمین را  برای انسان خلق کرده است.

یکی دیگر از حکمت های آفرینش این است که وقتی که شخص عظمت آسمان ها را می بیند به خدا باوریش خیلی کمک  می کند. کانت یک جمله ای دارد می گوید: دو چیز باعث حیرت من شد یکی آسمان پرستاره بالای سرم، یکی قانون اخلاقی درون من.


مدتی پیش هم اعلام کرده بودند که ستاره ای در بیرون از کهکشان راه شیری کشف شده که قطرش بیش از کهکشان راه شیری است. یعنی چند میلیارد سال قطر آن است. همه اینها  انسان را به نوعی حیرت و به نوعی عظمت خلقت، می کشاند و به خداشناسی انسان را نزدیکتر می کند.

همه این سوال ها  این است که چرا؟ چرا خداوند این مجموعه با عظمت را خلق کرده؟

 خلاصه سخن:
خداوند چون بنا داشته انسان را خلق کند ، زمین و آسمان را خلق کرد که این دو با هم امکان زندگی را برای انسان میسر می کند و اینها  همه مقدمه آفرینش انسان بوده  از سوی دیگر آفرینش تجلی صفات خداست. خدا چون خداست خلق می کند و آفرینش و هدف از آن در واقع به فعل بر می گردد، چون انسان نیاز به زمین دارد خدا برای او زمین  وآسمان را خلق می کند.

[ جمعه 25 بهمن 1392برچسب:هدف خدا از آفرینش زمین و آسمان,

] [ 14:47 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

نماز, نماز جوادالائمه, نماز برای رفع گرفتاری,

 

نماز جواد الائمه برا ی رفع گرفتاریجواد الائمهاین نماز دو رکعت است که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و هفتاد مرتبه سوره «توحید» را مى خوانى
و پس از پایان نماز مى گویى:

اَللّهُمَّ رَبَّ الأَرْواحِ الْفانِیَةِ، وَ الأَجْسادِ الْبالِیَةِ، اَسْئَلُکَ بِطاعَةِ الاَْرْواحِ الرّاجِعَةِ اِلى اَجْسادِها، وَ بِطاعَةِ الاَْجْسادِ الْمُلْتَئِمَةِ بِعُرُوقِها، وَ بِکَلِمَتِکَ النّافِذَةِ بَیْنَهُمْ، وَاَخْذِکَ الْحَقَّ مِنْهُمْ، وَ الْخَلائِقُ بَیْنَ یَدَیْکَ یَنْتَظِرُونَ فَصْلَ قَضآئِکَ، وَیَرْجُونَ رَحْمَتَکَ، وَیَخافُونَ عِقابَکَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَ اجْعَلِ النُّورَ فى بَصَرى، وَالْیَقینَ فى قَلْبى، وَ ذِکْرَکَ باِللَّیْلِ وَالنَّهارِ عَلى لِسانى، وَ عَمَلا صالِحاً فَارْزُقْنى.

اى خدا اى پروردگار ارواحى که از این جهان فانى رفته و اى پروردگار اجساد پوسیده از تو مى خواهم به حق فرمانبرى آن ارواح که بسوى اجساد خود بازگردند و به حق فرمانبرى اجسادى که با رگهاى خود پیوند شوند و به حق فرمان نافذت در میان آنها و گرفتن حقت از ایشان و در آن حال که خلائق در برابرت به انتظار صدور حکم و امیدوار برحمتت و خائف از عقاب تواند درود فرست بر محمّد و آل محمّد و نور و روشنى در دیده ام و یقین در دلم قرارده و ذکرت را شب و روز بر زبانم جاری ساز و عمل صالح روزى من گردان.

منبع: جمال الاسبوع، صفحه ۲۷۸ و بحارالانوار، جلد ۸۸، صفحه ۱۸۹ (با اندکى تفاوت).

[ جمعه 25 بهمن 1392برچسب:برای رفع گرفتاری این نماز را بخوانید,

] [ 14:46 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

شیعیان امام علی,بهشت رفتن,راههای بهشتی شدن

سوال 1- آیا درست است که شیعیان امام علی(ع) بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شوند؟


پاسخ:  در برخی اخبار آمده است که شیعیان اهل بیت(ع) محاسبه می شوند ولی کسانی که مسئولیت حسابرسی آنان را بر عهده دارند ائمه(ع) هستند که برای آنان تقاضای بخشش کرده و وارد بهشتشان می کنند. حدیثی که از امام رضا(ع) روایت می کنند از جمله ی این اخبار است:« اگر روز قیامت حسابرسی شیعیان را به ما محول کردند هر کس دادخواهی اش بین او و خدایش بود در امر او داوری می کنیم و خدا هم خواسته ی ما را اجابت می کند. هر که دادخواهی اش با مردم بود برای وی تقاضای بخشش می کنیم و مردم هم او را به ما می بخشند و هر که دادخواهی اش بین او و ما بود، ما از هر کس دیگری به بخشش شایسته تریم و از او در می گذریم.

 

سوال 2- چگونه به بالاترین درجات تشیع دست پیدا کنیم؟
پاسخ: رسیدن به بالاترین درجات تشیع، با تقوا، عمل صالح، پیروی از اهل بیت و مودت و ولایت آنان و برائت از دشمنان آنان، همچنین زنده نگاه داشتن دستوارت آنها و عمل بدان امکان پذیر است. دستوراتی که آنان به شیعیانشان در جمیع احوال فرمودند همچون تقیه و امثال آن... و همچنین ولایتمداری نسبت به فرزندان آنها و مواظبت نسبت به عبادات، دوری از گناهان و قدم نگذاشتن در وادی شبهات و امثال آن.

 

سوال 3- در روایات داریم که « هر کس چهل شبانه روز اعمالش را برای خدا خالص کند چشمه های حکمت بر قلب و زبانش جاری می شود» نشانه های رسیدن به این درجه از اخلاص چیست؟


پاسخ: روشی وجود دارد که عرفا برای رسیدن به اخلاص طی چهل روز از آن استفاده می کنند و عبارت است از: مشارطه( با خود شرط کردن)، مراقبة( نظارت بر اعمال) و محاسبه(از خود حساب کشیدن).


کسی که می خواهد به این مقام ستایش شده دست یابد، باید هر صبح با خودش شرط کند که گناهی انجام ندهد یا از برخی مکروهات دوری کند. سپس از صبح تا شام بر نفس خود نظارت کند و هنگامی که سر بر بالین نهاد خود را محاسبه کند پس اگر در پایبندی به شرط هایش موفق بود حمد خدای را به جا آورد و اگر در شرطش خللی وارد شد استغفار کند و از صبح دیگر که برمی خیزد مجدانه در رعایت شرط بکوشد. پس چهل روز متوالی این کار  را انجام دهد امید است کسی که به این شروط پایبند است به مقام محمودی که در نظر داشت برسد و شایسته است هدفش از این اعمال کسب رضای خدا باشد نه تنها رسیدن به درجاتی از علم و حکمت.

کسی که هر روز بسم الله الرحمن الرحیم را 150 مرتبه بگوید خداوند متعال او را بر اسرار علوم و بواطن و حقایق

آن ها اطلاع خواهد داد . و کسی که زیاد این ذکر شریف را بگوید خداوند از عالم علیا و سفلی به او هیبت ارزانی

خواهد داشت

منبع : شمس المعارف الکبری ص 202

[ چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:جهت اطلاع بر اسرار علوم,

] [ 22:3 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

اگر بخت دختری را بسته باشند و خواستگار بیاید و کارها درست نشود و یا دختری دم بخت باشد سوره مبارکه طه را رو به قبله به آب پاکی بخواند و آن آب را برسر خود بریزد و در صورت تمایل تا 21 روز سوزه طه را هرروز بعد از نماز یک بار بخواند خیلی زود به خواست خدا خواستگار برایش خواهد آمد.

[ چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:گشایش بخت دختران,

] [ 21:55 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

دعایی برای از بین بردن لکه ها و جوش های صورت:

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا  فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا  لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا (سوره طه آیه ۱۰۷و۱۰۶و105)
برای رفع دانه ها و جوش های صورت این آیه را خوانده و دم کند(برای خود یا کسی که دانه صورت داشته باشد فوت کند) یا بر روغن بابونه و یا روغن بنفشه خوانده و روغن ها را بمالد.

دعا برای از بین بردن لکه های صورت:

فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ(سوره تغابن آیه 3)
این آیه را 21 بار بر روی عرق لیمو(ازعطاری ها می توان تهیه نمود)خوانده موقع خواب از این عرق بر چهره بمالد و صبح با آب نیم گرم بشوید تا 21 روز.ان شالله تمام لکه های صورت بر طرف خواهد شد.

زیبایی صورت:

بعد از هر نماز دست را برای دعا  بالا برده(تا روبروی سینه) «یا جمیل» را 7 مرتبه خوانده و بر چهره بمالد به برکت این دعا چهره زیبا می گردد

سعی کنید همیشه وضو داشته باشید تا چهره ای شفاف و روشنی داشته باشید.

[ سه شنبه 22 بهمن 1392برچسب:دعا برای زیبایی,

] [ 15:20 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

امام صادق (ع) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!
1- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» (آل عمران ایه 171) پناه نمی برد.در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
2- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» (سوره انبیاء آیه 87) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه 88)
3- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره غافر آیه 44) ... پناه نمی برد.
زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه 45)
4- در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله لا قوه الا بالله» پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»

[ سه شنبه 22 بهمن 1392برچسب:چهار ذکر الهی در چهار حالت بحرانی ,

] [ 15:18 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

شخصی پیغمبر (ص) را در خواب دید. عرض کرد: دعایی به من تعلم فرما تا دلم زنده شود. حضرت فرمود: دعای زیر را بخوان و سپس سه مرتبه صلوات بفرست. «یا حی یا قیوم یا لا اله الا انت اسالک ان تحیی قلبی»
«ای زنده، ای قائم به ذات خوی، ای کسی که معبودی جز تو نیست. از تو می خواهم که دلم را زنده نمایی.»

[ سه شنبه 22 بهمن 1392برچسب:دعا یی برای زنده شدن دلهای شما,

] [ 15:17 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

هر کسی می خواهد از امر پنهانی آگاهی حاصل کند دو رکعت نماز به جا آورد، و در سجده آخر صد و پنجاه مرتبه بگوید: «یا فتاح» آن امر بر او ظاهر گردد.

[ سه شنبه 22 بهمن 1392برچسب:دعا برای اطلاع از امر پنهانی,

] [ 15:16 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

دعا برای رفع بد اخلاقی
 
امام صادق (ع) فرموده است: «اگر کسی بداخلاق شد، در گوش او اذان بگویید.»
دعا برای دفع فال بد
رسول اکرم (ص) فال خوب زدن را دوست می داشت، و فال بد زدن را خوش نداشت و می فرمود: هر کس چیز ناخوشایندی دید که به نظرش بد جلوه می آید این دعا را بخواند.
«اللهم لا یوتی الخیر الا انت، و لا یدفع السیئات اانت و لا حول و لا قوه الا بک»
«خدایا! خوبی را کسی جز تو نمی دهد، و بدیها را کسی جز تو دفع نمی کند، و هیچ جنبش و نیرویی نیست مگر به کمک تو.»

[ سه شنبه 22 بهمن 1392برچسب:دعا برای رفع بد اخلاقی ,

] [ 15:14 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

علامه شيخ محمد تقي شيخ شوشتري,زندگینامه شیخ محمد تقی شوشتــــری,زندگی نامه شيخ محمد تقي شيخ شوشتري

 

زندگینامه شیخ محمد تقی شوشتــــری
علامه شيخ محمد تقي شيخ شوشتري، فرزند شيخ محمدكاظم، فرزند شيخ محمدعلي، فرزند آيت اللـه شيخ جعفر شوشتري، در سال 1320هـ.ق(1281 خورشيدي) در نجف اشرف متولد شد و در سن 7سالگي خانواده ايشان به شوشتر بازگشتند.
مقدمات و سطح را نزد اساتيدي چون مرحوم سيد حسين نوري، سيد محمد علي امام و سيد علي اصغر حكيم گذراندند. پس از آن نيز با استفاده از كلاس درس اساتيدي چون آيت ا... محمدتقي شيخ الاسلام و آيت ا…سيد مهدي آل طيب و پدر خود، به درجه اجتهاد رسيدند. ايشان در سال 1314شمسي، براي مخالفت با كشف حجاب، جلاي وطن كرده به عتبات مهاجرت نمودند و درحوزه هاي علميه نجف و كربلا به كسب علوم ومعارف اسلامي ادامه دادند.
علامه در شرح زندگي خود مي گويند: «محل تولد بنده نجف است، والدين مادرم اهل كرمان بودند در نجف ساكن و مجاور شده بودند و مادر بنده در نجف متولد شد. پدرم نزد آقا سيد محمد كاظم يزدي و آخوند ملا كاظم  خراساني، مشغول تحصيل بود و سپس به شوشتر آمدند.

مدت كمي از زندگي ما در شوشتر نگذشته بود كه والده بنده فوت شد و بعد از مرگ والده نزد چندتن از آقايان مثل آقا سيد حسين نوري و آقا سيد مهدي آل طيب و…مشغول درس خواندن شدم. زماني كه دوران بي حجابي در ايران آغاز شد روزي كه داشتند زنها را با طبل و علم كشف حجاب مي كردند بنده به عراق رفتم و حدود شش سال در آنجا ماندم، درعتبات كه بودم قاموس الرجال در دو جلد نوشتم، بعد چهار جلد شد، بعد مرتباً بر مطالبش اضافه كردم»
وي در ادامه شرح حال خود مي گويد:
«درعتبات كه بوديم كفران نعمت زياد مي شد، در مساجد و جاهاي  ديگر  نان و چيزهاي ديگر مي ريختند، من هم گاهي از آن نان به منزل مي بردم و ديگر نان نمي خريديم و با پول نان كتاب مي خريدم.»
علامه شيخ در سال 1320شمسي پس از سپري شدن دوران حكومت رضا شاه، به شوشتر بازگشتند و ضمن تدريس علوم اسلامي به تحقيقات خود نيز ادامه داده و طي 96 سال عمر پر بركت خويش آثار متعددي به جهان علم و ادب عرضه داشتند.
سرانجام  صبحگاه روز 29/2/1374 مصادف با 19ذيحجه 1416قمري دعوت حق را لبيك گفته و درتاريخ 31/2/1374 پيكر مطهرشان با حضور انبوه مسلمانان مخلص و با ايمان كه از جاي جاي اين سرزمين پهناور گرد آمده بودند، با شكوه و جلال و صف ناپذيري تشييع گرديد و در كنار بقعه سيد محمد گلابي، در شوشتر به گنجينه خاك سپرده شد.
هم اكنون منزل شخصي علامه وقف كتابخانه آستان قدس رضوي مي باشد و آثار گرانبهايش نيز در اين كتابخانه و لوازم شخصي ايشان در اتاق شخصيش به همان صورت نگهداري مي شود و مرقد مطهرش هر روز پذيراي تعداد زيادي از زائرين مشتاق و دوستداران ايشان مي باشد.
همچنين همه ساله هفتم محرم، هيأت هاي عزاداري ضمن عزاداري براي سرور و سالار شهيدان به سمت مرقد علامه شيخ(ره) روانه شده و ياد آن محبّ اهل بيت را گرامي مي دارند.
تالیفات شیخ محمد تقی شوشتــــری
-قاموس الرجال؛ مهمترين تأليف علامه شيخ مي باشد كه در 14 جلد نوشته شده و ايشان را به «صاحب قاموس الرجال» مي خوانند.
-النجعة في شرح اللعمه
-بهج الصباغه في شرح نهج البلاغه
-آيات البينات في حقيه بعض المنامات
-الاربعون حديثا
-رساله در محاكمه بين شيخ صدوق و شيخ مفيد در يك مسأله كلامي
-الرساله المبصره في احوال البصيريه
-قضاء اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب(ع)
-الاوائل
-البدايع
-رساله في تواريخ النبي و آلال
-اخبار الدخيله
-مقدمه توحيد مفضّل
و چندين كتاب خطي منتشر نشده

روحش شاد و با اولياء محشور باد.

[ یک شنبه 20 بهمن 1392برچسب:زندگینامه شیخ محمد تقی شوشتــــری,

] [ 20:41 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

يراي غلبه بر نفس/ شيخ رجبعلي خياط

مداومت بر ذكر:
1.« لا حَولَ وَ لا قُوَّةِ الا باللهِ العَليِّ العَظِيم »
2.«يا دائمُ يا قائمُ»
3.براي سر كوبي نفس‌هاي سركش، صبح‌و شب13 بار يا يكصد بار«اللّهمَّ لَكَ الحمدُ اِلَيكَ المُشْتَكَي وَ اَنْتَ المُسْتَعان»
4.هر شب يكصد بار«يا زكّيُ الطّاهِرَ مِنْ كُلِّ آفَةٍ بقُدْسِهِ»

جناب شيخ رجبعلي خياط، اين اذكار را به كار گرفته و بر نفس خود غلبه كرده است.6

[ شنبه 19 بهمن 1392برچسب:يراي غلبه بر نفس/ شيخ رجبعلي خياط,

] [ 21:44 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

بعضی از بزرگان گویند که ما مداومت نمودیم بر خواندن این اسماء

شریفه « یا قویّ، یا غنّی، یا ولیّ، یا وفی» به تعداد ١٣٩٨ مرتبه

 و از برکت آن دولت و ثروت است که به ما روی آورد؛ و نیز

می گویند: هرگاه کسی در هر شب ١١۵ مرتبه بگوید

 «یا علیّ، یا کافی» همه ی امورات او کفایت یابد، ان شاالله.

[ شنبه 19 بهمن 1392برچسب:رسیدن به دولت و ثروت,

] [ 21:38 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

آیة الله آخوند همدانی

 

برای برطرف شدن گرفتاری ها و ناملایمات و حوادث ناگوار و برآورده

 شدن حوائج ، توسل به حضرت زهرا(س) پیدا کنید و 530 مرتبه

 این دعا را بخوانید.

« اللّهمَ بحقِّ فاطمةَ و أبیها و بَعلِها و بَنیها بعَدَد ما اَحاطَ بهِ عِلمُک  »

[ شنبه 19 بهمن 1392برچسب:برطرف شدن گرفتاری ها,

] [ 21:37 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

بعضی از بزرگان فرموده اند:

 

هر کس دوازده هزار بار " بسم الله الرحمن الرحیم " بگوید؛

 و در هر هزار مرتبه که تمام شد ، دو رکعت نماز بگذارد؛

و حاجت خود را از خداوند متعال بخواهد

 تا دوازده بار، آن حاجت

برآورده می شود.

[ شنبه 19 بهمن 1392برچسب:برآورده شدن حاجت,

] [ 21:36 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

سید علی آقا قاضی در یکی دیگر از نامه هایش چنین می نگارد: « بسم الله الرحمن الرحیم، بعد حمدالله جل شأنه و الصلاة والسلام علی رسوله و آله؛ حضرت آقا! تمام این خرابی ها که از جمله است وسواس و عدم طمأنینه، از غفلت است؛ و غفلت کمتر مرتبه اش، غفلت از اوامر الهیه است و مراتب دیگر دارد که به آنها إن شاء الله نمی رسید و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیل ماندن در دنیا؛ پس اگر می خواهید از جمیع ترس و هراس و وسواس ایمن باشید دائماً در فکر مرگ و استعداد لقاء الله تعالی باشید و این است جوهر گرانبها و مفتاح سعادت دنیا و آخرت؛ پس فکر و ملاحظه نمائید چه چیز شما را از او مانع و مشغول می کند، اگر عاقلی!

و به جهت تسهیل این معنی چند چیز دیگر به سر کار بنویسد بلکه از آنها استعانتی بجوئی:

اول ـ بعد از تصحیح تقلید یا اجتهاد مواظبت تامه به فرائض خمسه و سائر فرائض در احسن اوقات؛

و سعی کردن که روز به روز خشوع و خضوع بیشتر گردد؛

و تسبیح صدیقه طاهره ـ صلوات الله علیها ـ بعد از هر نماز؛

و خواندن آیه الکرسی ـ کذلک ـ ؛

و سجده شکر و خواندن سوره « یس » بعد از نماز صبح؛

و « واقعه» در شبها؛

و مواظبت بر نوافل لیلیه؛

و قرائت مسبّحات در هر شب قبل از خواب و خواندن معوذات در شفع و وتر و استغفار هفتاد مرتبه در آن و ایضاً بعد از صلاة عصر؛

و این ذکر را بعد از صلوات صبح و مغرب یا در صباح و عشاء ده دفعه بخوانید: « لا إله إلا الله وحده لا شریک له، له الحمد و له الملک و هو علی کل شیء قدیر، أعوذ بالله من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربی أن یحضرون إن الله هو السمیع العلیم. »

[ شنبه 19 بهمن 1392برچسب:کلید سعادت دنیا و آخرت ,

] [ 21:20 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

توصیه به توبه و استغفار

 

 

« مرحوم قاضی به همه سفارش می کردند این ذکر را قرائت کنند: استغفر الله الذی لا اله الا هو من جمیع ظلمی و جوری و إسرافی علی نفسی و أتوب إلیه: از خداوند که معبودی جز او نیست به خاطر تمامی ظلم ها و گناهانم و ستمی که بر خود روا داشته ام طلب بخشش می کنم و به سوی او باز

توبه

می گردم. »

[ شنبه 19 بهمن 1392برچسب:توصیه به توبه و استغفار,

] [ 21:13 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

جهت روشنى و زيادتى ديد چشم بعد از شستن دست پس از نهار و شام دست خود را به چشم ماليده بخواند:

الحمدللّه المحسن المنعم المعضل المجمل .

[ شنبه 19 بهمن 1392برچسب:دعا جهت زياد شدن نور چشم ,

] [ 21:12 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

جهت گرامى شدن در نظرهاى مردم وقت بيرون آمدن از خانه دوازده مرتبه بخواند و بر خود بدمد كه بسيار مجرب است .

يا عزيز ذوالعز و الاقتدار اعزتى .

[ شنبه 19 بهمن 1392برچسب:دعا به جهت عزيز شدن در انظار ,

] [ 21:10 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

لطفا آرزوی جبرییل را برآورید!

 

 

پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام) فرمود: اى على ؛ جبرئیل به من گفت: آرزو داشتم بخاطر انجام هفت كار از جنس بشر باشم تا بتوانم آنها را انجام دهم:



در نماز جماعت شركت كردن.



همنشینى با علما.



اصلاح و آشتى برقرار كردن بین دو نفر كه با هم قهر هستند.



محبت و نوازش نمودن نسبت به یتیمان.



عیادت مریض نمودن.



تشییع جنازه كردن.



در موسم حجّ به حاجیان در مكه آب دادن.



بعد پیامبراكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام) مى فرماید: یا على در انجام این امور جدّى و كوشا باش.

[ جمعه 18 بهمن 1392برچسب:لطفا آرزوی جبرییل را برآورید!,

] [ 16:13 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

 

برخی افراد تا کسب و کاری برای زندگی شان پیدا نکرده اند و به مشکلی خورده اند ، تسبیح به دست می گیرند و جانماز پهن می کنند ، به جمکران می روند ، نذرمی کنند ، التماس می کنند اما همین که به نان و نوایی رسیدند ، صندلی و میزی تصاحب کردند ، آنقدر بی ظرفیت می شوند که نه خدا را می شناسند و نه رسولش را ، نه راه مسجد را یاد دارند ونه حتی وضو گرفتن و نماز خواندن را !

 

اینان اینقدر بی جنبه هستند که حتی توانایی مواجه شدن با چند وُلت از نعمت های خدا را ندارند ، بیچارگانی که در یک حوض چند متری غرق می شوند ، چه رسد به رودخانه و دریا !

 

ما باید بندگی را ازسلیمان یاد بگیریم . او که ثروت و قدرتش به جایی رسید که به فرموده ی قرآن ، برای هیچ کس دیگر میسّر نشد ، تا آنجا که دریاها ، آسمان ها ، و جنّ و پرندگان همه مسخّر وی شدند.

 

او در متن قدرت غرق نشد ، زیرا از نعمت ها و ثروتش پلی به سوی خدا باز کرده بود .

 

سلیمان به جایی رسید که خداوند از او به نیکی و زیبایی یاد میکند و می فرماید : " سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ."

 

خدا سلیمان، ثروتمند عالم را پسندیده است و از او به خوبی یاد می کند .

 

 

چه شد که سلیمان با آن همه ثروت و دارایی امضای تأیید را از خداوند گرفت؟!

 

آری امضای خدا در کارنامه ی خوبان بی حساب نیست ، سلیمان مهر تأیید گرفت ، زیرا او أوّاب است . أوّاب به سرمایه و دارایی به عنوان هدف نگاه نمی کند ، بلکه آن را وسیله و اسباب می داند

 

زنبور عسل را نیز أوّاب می گویند ؛ چرا که زیاد می رود و باز می گردد . تلاش و کوشش می کند ، اما باز می گردد و در هر بازگشت ، شهد و سرمایه ای با خود می آورد و با آن عسل دست و پا می کند.

 

 

کوچکتر که بودیم ، برای خرید نان که روانه ی خیابان می شدیم ، در راه به هر چیز زیبا و زرق و برق داری برخورد می کردیم ، ماتمان می برد . ما برای خرید رفته بودیم و جمعی منتظر خرید ما بودند ، اما بی خیال سرگرم مسائل دیگر می شدیم و گاهی هم به جای خرید نان ، آنها باید به دنبال ما در خیابان ها می آمدند .

 

اما اوّاب این گونه نیستند . می رود و باز می گردد ، سرمایه اش را بیهوده مصرف نمی کند . پا در هر راهی نمی گذارد ، چشم به هر چیزی نمی دوزد ، بلکه او به دنبال کاری است ، ودر تمام مسیر این کار را فراموش نمی کند .

 

سلیمان به سوی خدا زیاد روی می آورد ، یادش نمی رفت برای چه در حرکت است ، مقصدش را فراموش نمی کرد ، اسب های گران قیمت ، خانه ها و برج های سر به فلک کشیده ، زرق و برق دنیا او را با خود نمی برد،4 بلکه سلیمان ، این دارایی ها را با خود همراه کرد و به سوی خدا برد و شهد و سرمایه اش را در کندوی عبودیت جمع کرد .

 

پس بیایید سلیمان و أوّاب زمانه باشیم ، تا خداوند با دیدن ما به فرشتگانش افتخار کند ، و همچون سلیمان کندویی از عبودیّت و اطاعت بسازیم .

[ جمعه 18 بهمن 1392برچسب:برای سلیمان زمانه شدن، چه باید کرد ؟!,

] [ 16:9 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

مسلمان شدن پرفسور موریس بوکای با آیه ای از قرآن

 

 

هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981 میلادی زمام امور فرانسه را بر عهده گرفت،ازمصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون را برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به فرانسه منتقل کند.

 

جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند.

 

رئیس این گروه تحقیق و ترمیم جسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه به نام پروفسور موریس بوکای بود، او بر خلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند، در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود.

 

تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد بقایای نمکی که پس از ساعت ها تحقیق بر حسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده اند. اما مسئله غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است.

 

حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد وقتی دید نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است و از خود سئوال می کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898 میلادی و تقریبا در حدود 200 سال قبل کشف شده است،در حالی که قرآن مسلمانان قبل از 1400 سال پیدا شده است؟!

 

 

مسلمان شدن پرفسور موریس بوکای با آیه ای از قرآن

 

 

 

چگونه با عقل جور در می آید در حالی که نه عرب و نه هیج انسان دیگری از مومیایی شدن فراعنه توسط مصریان قدیم آگاهی نداشته و زمان زیادی از کشف این مسئوله نمی گذرد؟!

 

و آیا ممکن است محمد(ص) هزار سال قبل از این قضیه خبر داشته؟ پروفسور موریس بوکای تورات و انجیل را بررسی کرد اما هیچ ذکری از نجات جسد فرعون به میان نیاورده بودند.

 

پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر بازگرداندند ولی موریس بوکای خاطرش آرام نگرفت تا اینکه تصمیم به سفر کشورهای اسلامی گرفت تا از صحت خبر ذر مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن اطمینان حاصل کند. یکی از مسلمانان قرآن را باز کرد و آیه 92 سوره یونس را برای او تلاوت نمود.

 

این آیه او را بسیار تحت تاثیر قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صدای بلند فریاد زد: من به اسلام داخل شدم و به این قرآن ایمان آوردم موریس بوکای با تغییرات بسیاری در فکر و اندیشه و آیین به فرانسه بازگشت و دهها سال در مورد تطابق حقائق علمی کشف شده در عصر جدید با آیه های قرآن تحقیق کرد و حتی یک مورد از آیات قرآن را نیافت که با حقایق ثابت علمی تناقض داشته باشد. و بر ایمان او به کلام الله جل جلاله افزوده شد ( لایاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنریل من حکیم حمید).

 

فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک ءایه و ان کثیرا من الناس عن ءایتنا لغفلون/92-یونس

پس امروز بدن و جسد(بی جان تو را ) از امواج رهایی می بخشیم به این دلیل که برای آیندگان نشانه ای از سرانجام گناه باشی تا افراد ظالم از تو عبرت گرفته و دست از ستم خود بکشند و افراد مومن برا ایمانشان افزوده شود و با اراده محکم تری براساس اعتقادات خویش عمل کنند، اما بسیاری از مردم از آیات و نشانه های ما غافلند.

 

منبع:

نشریه فرهنگی مادبه- دانشگاه علوم و فنون قرآن کریم

[ جمعه 18 بهمن 1392برچسب:مسلمان شدن پرفسور موریس بوکای با آیه قرآن,

] [ 16:7 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

دعا

 

گویند از حضرت‌امیرالمؤمنین(ع) منقول است هرگاه مشکلی مرا پیش آمد این کلمات بر سه پاره کاغذ می‌نوشتم و در آب روان می‌انداختم. آن مشکل حل می‌شد و کلمات این است.

 

(هُوَ الحافِظُ وَ الْکافِیُ وَحْدَهُ)

 

منبع:گنجهای معنوی

[ پنج شنبه 17 بهمن 1392برچسب:جهت هر مشکلی که دارید,

] [ 21:12 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

ایه جهت زیادی رزق

 

هر کس آیه م بارکه و من یتق الله تا آخر آیه ۳ سوره طلاق را سه مرتبه بعد از نمازهای واجب یا سه مرتبه صلوات در اول آن و سه مرتبه صلوات در آخر آن بخواند موجب وسعت رزق خواهد بود. ان شاء الله.

وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا.

[ پنج شنبه 17 بهمن 1392برچسب:آیه به جهت زیادی رزق,

] [ 21:10 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

چگونه خوابهای خوشایند ببینیم ؟

 

دستور برای دیدن خوابهای خوشایند:

 

اهل سلوک گویند: به وقت خواب لازم است انسان مراقبتهای لازم را در مورد خود به کار گیرد، تا موهبتهای بزرگی که در همین خواب برای انبیاء و اولیاء حاصل می شده است، به او عنایت شود.این دستورات عبارتند از:

 

1- روی به قبله و روی دل به قبله

 

2- خواندن بسم الله الرحمن الرحیم

 

3- خواندن آیه مبارکه 110 از سوره مبارکه کهف (قل انما ...)

 

4- خواندن آیه مبارکه 285 از سوره مبارکه بقره (آمن الرسول...)

 

5- خواندن تسبیح حضرت زهرا (س)

 

6- خواندن «آیه الکرسی»

 

7- خواندن سوره مبارکه قل هو الله احد به مقدار سه یا یازده مرتبه

 

8- خواندن آیه مبارکه 147 از سوره مبارکه نساء (یفعل الله...) سه مرتبه

 

9- خواندن آیه مبارکه 18 از سوره مبارکه آل عمران (شهد الله...)

 

10- ذکر استغفار

[ پنج شنبه 17 بهمن 1392برچسب:چگونه خوابهای خوشایند ببینیم ؟,

] [ 21:9 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

 

دعا,ذکر,ذکر و دعا

 

 

 

تاثیر ذکر«لاحول و لا قوه الا بالله» در رفع غم و اندوه

 

امام صادق (ع) فرموده است: «هرگاه از قدرتمند، یا چیز دیگری ناراحت و اندوهناک شدید، ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید، زیرا این ذکر کلید گشایش هرگونه گرفتاری و ناراحتی است، و گنجی است از گنجهای بهشت.»و نیز فرمود:....

 

 

«هرگاه غم و اندوه فراوان و پی در پی به شما روی آورد، باید جمله «لا حول و لا قوه الا بالله» را تکرار کنید.»

 

 

رسول اکرم (ص) فرمود: «ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» نود و نه درد را شفا می دهد که ساده ترین آنها اندوه است.»

 

 

و نیز فرمود: «در شب معراج ابراهیم خلیل بر من گذر کرد، و گفت: به امتت امر کن در بهشت، بسیار درخت نمایید که زمینش وسیع و خاکش پاک است.»

 

 

گفتم «نشاء بهشت» چیست؟

 

پاسخ داد: «لا حول و لا قوه الا بالله»

[ پنج شنبه 17 بهمن 1392برچسب:تاثیر «لاحول و لا قوه الا بالله» در رفع غم و اندوه,

] [ 21:7 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

سید مرتضی علم الهدی (ره),زندگینامه سید مرتضی علم الهدی (ره)

زندگینامه سید مرتضی علم الهدی (ره)
ابوالقاسم علی بن الحسین معروف به سید مرتضی و علم الهدی، در رجب سال 355 هجری قمری در شهر بغداد دیده به جهان گشود پدرش حسین موسوی بود که منصب رسیدگی به کار و زندگی سادات دودمان ابوطالب و مسؤولیت نظارت بر دیوان مظالم و سرپرستی زائران خانه خدا را که از منصب‌های مهم آن روز بود به عهده داشت. پدربزرگش نیز ابراهیم مجاب از نوادگان حضرت امام کاظم(علیه‌السلام) بود. برادر بزرگوارش نیز سید رضی(ره) می‏باشد.


مقام علمی
جناب سید مرتضی علم الهدی (ره) به حق شاگرد اصلی شیخ مفید می‏باشد که بنا بر آنچه نقل شده، شیخ مفید بعد از خوابی که دید و دو فرزند حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را به فرزندی قبول کرده بود، سیدمرتضی و سیدرضی را به شاگردی قبول کرد و تا آخر عمر به بارور کردن علم و عمل این دو برادر کوشید.
استادان دیگر این بزرگوار عبارتند از: ابومحمد هارون فرزند موسی تلعکبری،شیخ محمد صدوق، حسین بن علی بابویه برادر شیخ صدوق، احمد بن علی بن سعیدکوفی، ابوالحسن علی بن محمد کاتب و بسیاری علمای اعلام دیگر.


خداوند متعال به سید مرتضی استعدادی وافر داده بود و او نیز از این نعمت بزرگ الهی به خوبی بهره برداری کرد و در نتیجه تلاش و کوشش در مدتی نه چندان طولانی کتب زیادی تالیف کرد. مرحوم علامه امینی در الغدیر نام 86 اثر او را بیان کرده یکی از کتاب‌های وی دیوان معروف او با بیست هزار بیت است.مرحوم علامه امینی در الغدیر نام 86 اثر او را بیان کرده یکی از کتاب‌های وی دیوان معروف او با بیست هزار بیت است.


سید مرتضی علم الهدی (ره) علاوه بر مقام علمی و اجتهاد دارای ذوق شعر و ادب بود و در زمان ایشان، غیر از برادرش سید رضی شاعری همانندش نبود. کتاب دیگر او امالی است که در موضوع فقه و تفسیر و حدیث و شعر و فنون ادب است. کتاب دیگر ایشان شافی  است که هر چه علمای کنونی درباره امامت نوشتند، کمتر از آن است که در شافی سیدمرتضی تحقیق کرده است. دیگر کتاب‌های ایشان عبارتند از مسائل ناصریه، مسائل طرابلسیه، مسائل موصلیه.

در باب تدریس مرحوم سیدمرتضی باید گفت ایشان علوم زیادی را تدریس می‏کرد. یکی از ویژگی‏های درس او این بود که بزرگان بسیاری در آن شرکت می‌کردند، حتی گاهی استاد عالی قدرش شیخ مفید نیز در درس او حضور می‏یافت.


اما شاگردان حضرت استاد بسیارند از جمله:

شیخ طوسی، ابویعلی سلار دیلمی، ابوالصلاح حلبی، قاضی ابن براج طرابلسی، شریف ابویعلی محمد بن حسن بن حمزه جعفری، ابو الصمصام مروزی، سید نجیب الدین کراجکی، شیخ ابوالحسن سلیمان صهرشی، جعفر بن محمد دوریستی، ثابت بن عبدالله نباتی، شیخ احمد خزاعی، شیخ مفید ثانی، شیخ ابوالمعالی احمد بن قدامه، شیخ ابوعبدالله محمد فرزند علی صلواتی و ابوزید فرزند کیابکی حسینی و بسیاری از علمای دیگر.


سید مرتضی علم الهدی (ره)  در کلام دیگران
علامه حلی این عالم گرانمایه درباره سیدمرتضی می‏گوید: "علم الهدی در علوم بسیاری یگانه بود‏. دانشمندان ما به وفور فضل و دانش او اتفاق نظر دارند‏. در دانش‏ هایی مانند علم کلام و فقه و ادب، از قبیل شعر و لغت و جز این‏ها بر همگان مقدم بود‏... شیعه از زمان وی تا عصر ما که در سال 693 قمری است، از کتاب‏های او استفاده کرده‏اند‏. او رکن طائفه شیعه و معلم آن‏هاست."


علامه بحرالعلوم نیز می‏فرماید: "علی بن حسین ابوالقاسم مرتضی علم الهدی، ذوالمجدین و صاحب الفخرین و الریاستین، مروج دین جدش، سرور ثقلین در قرن چهارم، به روش پیشوایان برگزیده، او سرور علمای اسلام و پس از ائمه اطهار از همه کس برتر است. او دانش‏هایی گرد آورد که نصیب هیچ کس نشد و از فضایلی برخوردار گردید که او را از همه کس ممتاز گردانید‏. دانشمندان مخالف و موافق درباره فزونی فضلش اتفاق نظر دارند و به تقدمش بر تمامی دانشمندان پیشین و پسین معترف می‏باشند‏."


ابو العلاء معری در ضمن شعر عربی، در پاسخ افرادی که از سید مرتضی پرسیدند، گفته است: "ای کسی که آمده‏ای تا درباره سید مرتضی از من بپرسی، بدان که او از هر نقص و عیبی پیراسته است. اگر او را ببینی، خواهی فهمید که وجود همه مردم در مردی جمع، و روزگار در یک ساعت متمرکز گشته و جهان در یک خانه قرار گرفته است."
او علاوه بر مقام علمی و اجتهاد دارای ذوق شعر و ادب بود و در زمان ایشان، غیر از برادرش سید رضی شاعری همانندش نبود.


فعالیت‌های اجتماعی
بعد از سیدرضی برادر بزرگوارش امارت حج و نظارت بر دیوان مظالم به عهده سید مرتضی افتاد. از زمان خلفای بنی امیه تا زمان معتضد عباسی، فرزندان علی بن ابیطالب همیشه تحت تعقیب و مراقبت خلفا و ماموران بودند و معمولا در جنگ و گریزها به شهادت می‏رسیدند. هنگامی که حکومت و خلافت در سال 279 ق . به معتضد عباسی واگذار شد موضوع احترام به علویان و تعیین سرپرست مطرح شد و در هر شهری یکی از بزرگان سادات یا علمای علوی نقابت یعنی سرپرستی سادات آن شهر یا منطقه را به عهده گرفت.


سید مرتضی علاوه بر نظارت بر نسب و دفاع از حقوق و حفظ شرافت آنان موظف بود در میان آنان قضاوت کند، سرپرستی اموال و دارایی یتیمان را بر عهده گیرد، احکام الهی را در صورت ارتکاب گناه درباره آنان جاری کند، دختران و زنان بی سرپرست را شوهر دهد و از بی سرپرستان مراقبت کند.
امارت حج هم مسئولیت بزرگی بود که ریاست و رهبری زائران خانه خدا را به عهده داشت و معمولا شخص خلیفه آن را به عهده داشت . ولی گاهی خلیفه این مسئولیت بسیار مهم را به شخصی که شایستگی داشت واگذار می‌کرد.نظارت بر دیوان که در آن به اعمال ظالمانه حکام و امرا و رجال بزرگ دولت زیر نظر شخص خلیفه رسیدگی می‌شد، نیز یکی از مسئولیت‌های خطیر اجتماعی بود.

 

سید مرتضی علم الهدی (ره),زندگینامه سید مرتضی علم الهدی (ره)

سید مرتضی عاشق نماز
سید مرتضی در وصیت‏نامه زیبایی راجع به نمازش می‏گوید: "تمام نمازهای واجب مرا که در طول عمرم خوانده‏ ام به نیابت از من دوباره بخوانید." دوستانش پرسیدند چرا؟! شما که فردی وارسته بودید و اهمیت فوق‌العاده ‏ای به نماز می‌دادید، علاقه‏ مند و عاشق نماز بودید و همیشه قبل از فرارسیدن وقت نماز وضو گرفته‏، آماده می‏ شدید تا وقت نماز فرا رسد، حال چه شد که اینگونه وصیت می‌کنید؟!


وصیت می‌کنم که تمام نمازهای مرا دوباره بخوانید زیرا تصور من این است که شاید نمازهای من صد در صد خالص برای خدا انجام نگرفته باشد بلکه درصدی از آنها به خاطر لذت روحی و معنوی خودم به انجام رسیده باشد! پس همه را قضا کنید چون اگر یک درصد از نماز هم برای غیر خدا انجام گرفته باشد شایسته درگاه الهی نیست و می‌ترسم به همین سبب اعمال و راز و نیازهای من مورد پذیرش خدای منان قرار نگیرد!"


سید در پاسخ فرمود: "آری من علاقه‌مند به نماز بلکه عاشق نماز و راز و نیاز با خالق خود بودم و از راز و نیاز هم لذت فراوان می‏بردم، از این رو همیشه قبل از فرا رسیدن وقت نماز لحظه شماری می‏ کردم تا وقت نماز برسد و این تکلیف الهی را انجام دهم و به دلیل همین علاقه شدید و لذت از نماز، وصیت می‌کنم که تمام نمازهای مرا دوباره بخوانید زیرا تصور من این است که شاید نمازهای من صد در صد خالص برای خدا انجام نگرفته باشد بلکه درصدی از آنها به خاطر لذت روحی و معنوی خودم به انجام رسیده باشد! پس همه را قضا کنید چون اگر یک درصد از نماز هم برای غیر خدا انجام گرفته باشد شایسته درگاه الهی نیست و می‌ترسم به همین سبب اعمال و راز و نیازهای من مورد پذیرش خدای منان قرار نگیرد!"


وفات
سید مرتضی سرانجام پس از عمری پربار و انجام کارهایی بزرگ و ارزنده در حدود هشتاد سالگی در 25 ربیع الاول 436 هجری قمری در شهر بغداد به جوار حق شتافت و به دست ابوالحسین نجاشی و دیگر شاگردانش ‍ غسل داده شد و سپس فرزندش سید محمد بر او نماز خواند و در خانه‏اش ‍ واقع در محله کرخ به خاک سپرده شد. پس از مدتی پیکر مطهر او به کربلا منتقل شد و در جوار جد بزرگوارش حضرت سید الشهدا در کنار قبر برادرش سید رضی در مقبره ابراهیم حجاب دفن گردید.

 

---------------------
برگرفته از منابع
ریحانة الادب، محمد علی مدرس تبریزی، تهران، چاپخانه شفق
ترجمه روضات الجنات، محمد باقر ساعدی،

[ پنج شنبه 17 بهمن 1392برچسب:زندگینامه سید مرتضی علم الهدی (ره),

] [ 21:3 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

جوشن کبیر,خواص فقرات جوشن کبیر,خواص دعای جوشن کبیر

 

فقراتی از دعای جوشن کبیر که هر فقره از آن برای امری ، تاثیر مجرب دارد .

برای درجه یافتن – یا ذا الحمد و الثناء یا ذا الفخر و البهاء یا ذاالمجد والسناء یا ذا العهد والوفاء یا ذا العفو والرضاء یا ذا المن و العطاء یا ذا العز و البقاء یا ذاالجود و السخاء یا ذا الالاء و النعماء

.........................................................

برای برکت یافتن – اللهم انی اسئلک باسمک یا مانع یا دافع یا رافع یا صانع یا نافع یا سامع یا جامع یا شافع یا واسع یا موسع

........................................................

برای ایمان نگه داشتن – یا صانع کل مصنوع یا خالق کل مخلوق یا رازق کل مرزوق یا مالک کل مملوک یا کاشف کل مکروب یا فارج کل مهموم یا راحم کل مرحوم یا ناصر کل مخذول یا ساتر کل معیوب یاملجا کل مطرود

........................................................

برای گشادن بخت – یا عدتی عند شدتی یا رجائی عند مصیبتی یا مونسی عند وحشتی یا صاحبی عند غربتی یا ولیی عند نعمتی یا غیاثی عند کربتی یا دلیلی عند حیرتی یا غنائی عند افتقاری یا ملجای عند اضطراری یا معینی عند مفزعی یا علام الغیوب یا غفارالذنوب یا ستارالعیوب یا کاشف الکروب یا مقلب القلوب یا طبیب القلوب یا منور القلوب یا انیس القلوب یا مفرج الهموم یا منفس الغموم

........................................................

برای سلطنت یافتن – اللهم انی اسئلک باسمک یا جلیل یا جمیل یا وکیل یا کفیل یا دلیل یا قبیل یا مدیل یا منیل یا مقیل یا محیل

.......................................................

جهت افزونی نعمت – یا دلیل المتحیرین یا غیاث المستغیثین یا صریخ المستصرخین یا جارالمستجیرین یا امان الخائفین یا عون المومنین یا راحم المساکین یا ملجا العاصین یا غافر المذنبین یا مجیب دعوة المضطرین

........................................................

جهت فراخی روزی – یا ذالنعمة السابغة یا ذاالرحمة الواسعة یا ذاالمنة السابقة یا ذاالحکمة البالغة یا ذاالقدرة الکاملة یا ذاالحجة القاطعه یا ذاالکرامة الظاهرة یا ذالعزة الدائمة یا ذاالقوة المتینه یا ذاالعظمة المنیعة

.......................................................

جهت فتح مهمات – یا ذاالجود والاحسان یا ذا الفضل و الامتنان یا ذاالامن والامان یا ذاالقدس و السبحان یا ذاالحکمة والبیان یا ذاالرحمة و الرضوان یا ذاالحجة والبرهان یا ذاالعظمة و السلطان یا ذاالرافة والمستعان یا ذاالعفو والغفران

.........................................................

جهت برامدن حاجات – یا من هو رب کل شیء یا من هو اله کل شیء یا من هو خالق کل شیء یا من هو صانع کل شیء یا من هو قبل کل شیء یا من هو بعد کل شیء یا من هو فوق کل شی ء یا من هو عالم بکل شیء یا من هو قادر علی کل شیء یا من هو یبقی و یفنی کل شیء

.........................................................

جهت برکت یافتن – اللهم انی اسئلک باسمک یا مومن یامهیمن یا مکون یا ملقن یامبین یا مهون یاممکن یا مزین یا معلن یامقسم

.........................................................

جهت آسانی کارها- یا من هو فی ملکه مقیم یا من هو فی سلطانه قدیم یا من هو فی جلاله عظیم یا من هو علی عباده رحیم یا من هو بکل شیء علیم یا من هو بمن عصاه حلیم یا من هو بمن رجاه کریم یامن هو فی صنعه حکیم یا من هو فی حکمته لطیف یا من هو فی لطفه قدیم

.........................................................

جهت رفع غم – یا من لا یرجی الافضله یا من لا یسئل الا عفوه یا من لا ینظر الا بره یا من لا ینظر الا بره یا من لایخاف الاعدله یا من لایدوم الا ملکه یا من لا سلطان الا سلطانه یا من وسعت کل شیء رحمته یا من سبقت رحمته غضبه یا من احاط بکل شیء علمه یا من لیس احد مثله

.........................................................

جهت دشواری – یا فارج الهم یا کاشف الغم یا غافرالذنب یا قابل التوب یا خالق الخلق یا صادق الوعد یا موفی العهد یا عالم السر یا فالق الحب یا رازق الانام

........................................................

جهت امرزش – اللهم انی اسئلک باسمک یا علی یا وقی یاغنی یا ملی یا حفی یا رضی یا زکی یا بدی ء یا قوی یا ولی

.........................................................

جهت دفع شرور – یا من اظهر الجمیل یا من ستر القبیح یا من لم یواخذ باجریره یا من لم یهتک الستر یا عظیم العفو یا حسن التجاوز یا واسع المغفره یا باسط الیدین بالرحمة یا صاحب کل نجوی یا منتهی کل شکوی

...........................................................

جهت دفع بلاها- یا بدیع السموات یا جاعل الظلمات یا راحم العبرات یا مقیل العثرات یا ساترالعورات یا محیی الاموات یا منزل الایات یا مضعف الحسنات یا ماحی السیئات یا شدید النقمات

...........................................................

جهت عزیز شدن – یا رب البیت الحرام یا رب الشهر الحرام یا رب البلد الحرام یا رب الرکن والمقام یا رب المشعر الحرام یا رب المسجد الحرام یا رب الحل و الحرام یا رب النور و الظلام یا رب التحیة والسلام یا رب القدرة فی الانام

..........................................................

جهت جنگ کردن – یا عاصم من استعصمه یا راحم من استرحمه یا غافر من استغفره یا ناصر من استنصره یا حافظ من استحفظه یا مکرم من استکرمه یا مرشد من استرشد یا صریخ من استصرخه یا معین من استعانه یا مغیث من استغاثه یا عزیز لایضام یا لطیفا لا یرام یا قیوما لاینام یا دائما لا یفوت یا حیا لایموت یا ملکا یا یزول یا باقیا لا یغنی یا عالما یا یجهل یا صمدا لا یطعم یا قویا لایضعف

..........................................................................

جهت ایمن شدن – اللهم انی اسئلک باسمک یا احد یا واحد یا شاهد یا ماجد یا حامد یا راشد یا باعث یا وارث یا ضار یا نافع یا اعظم من کل عظیم یا اکرم من کل کریم یا ارحم من کل رحیم یا اعلم من کل علیم یا احکم من کل حکیم یا اقدم من کل قدیم یا اکبر من کل کبیر یا الطف من کل لطیف یا اجل من کل جلیل یااعز من کل عزیز یا کریم الصفح یا عظیم المن یا کثیر الخیر یا قدیم الفضل یا دائم اللطف یا لطیف الصنع

یا منفس الکرب یا کاشف الضر یامالک الملک یا قاضی الحق

..........................................................

جهت ایذای دشمن – اللهم انی اسئلک باسمک یا کافی یا شافی یا وافی یا هادی یا داعی یا قاضی یا عالی با باقی یا من کل شی خاضع له یا من کل شی خاشع له یا من کل شی کائن له یا من کل شی موجود به یا من کل شی منیب الیه یا من کل شی خائف منه یا من کل شی قائم به یا من کل شی صائر الیه یا من کل شی یسبح بحمده یا من کل شی هالک الا وجهه یا منلا مفر الا الیه یا من لا مفزع الا الیه یا منلامقصد الاالیهیا من لا منجا منه الا الیه یا من لا یرغب الا الیه یا من لاحول و لاقوة الا به یا من لایستعان الابه یا من لایتوکل الا علیه یا من لایرجی الا هو یا من لایعبد الا هو

.........................................................

جهت دفع امراض – یاخیر المرهوبین یا خیرالمرغوبین یا خیر المطلوبین یا خیر المسئولین یا خیر المقصودین یا خیرالمذکورین یاخیرالمشکورین یاخیرالمحبوبین یاخیرالمدعوین یاخیرالمستانسین

..........................................................

برای امراض کودکان – یا من خلق فسوی یا من قدر فهدی یامن یکشف البلوی یا من یسمع النجوی یامن ینقذ الغرقی یا من ینجی الهلکی یامن یشفی المرضی یا من اضحک و ابکی یامن امات و احیی یا من خلق الزوجین الذکر والانثی

..........................................................

برای خلاصی از بند – اللهم بحق العرش ومن علاه و بحق الوحی و من اوحاه و بحق النبی و من نباه وبحق البیت و من بناه یا سامع کل صوت یا جامع کل فوت یا باریء النفوس بعدالموت صل علی محمد واهل بیته و اتنا و جمیع المومنین و المومنات فی مشارق الارض و مغاربها فرجا من عندک بشهادة ان لا اله الا الله وان محمدا عبدک و رسولک صلی الله علیه واله و علی ذریته الطیبین الطاهرین وسلم تسلیماکثیرا

.........................................................................

جهت خشنودی – اللهم انی اسئلک باسمک یا مصور یا مقدر یا مدبر یا مطهر یا منور یا میسر یا مبشر یا منذر یا مقدم یا موخر

........................................................................

جهت دفع دیو و پری – یا من هو فی عهده وفی یا من هو فی وفائه قوی یا من هو فی قوته علی یا من هو فی علوه قریب یا من هو فی قربه لطیف یا من هو فی لطفه شریف یا من هو فی شرفه عزیز یا من هو فی عزه عظیم یا من هو فی عظمته مجید یا من هو فی مجده حمید

[ پنج شنبه 17 بهمن 1392برچسب:خواص فقرات جوشن کبیر***,

] [ 21:1 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

سری از اسرار علوم غریبه

 

محمد=اسلام  و علی=ایمان

علامه حسن زاده آملی : ملفوظى على عين ، لام ، يا مى باشد. چون حروف اوايل كه مجموع على است حذف شود باقى ماند ين ، ام ، ا، كه عدد مجموع 102 است و عدد ايمان نيز 102؛ و به همين بيان ، ملفوظى محمد با اسلام . و مثال در جمله : چون حب على بن ابى طالب با دين الاسلام .


رمزيست كتاب حق تمامى بنظام
اسرار الهيست به هر بطن كلام
از اسم محمد كه بود مصدر كل
درياب ز بينات نامش
اسلام

 

منبع: کتاب شریف انسان و قران

[ چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:سری از اسرار علوم غریبه,

] [ 23:39 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

مناجاتی زیبا از حضرت علامه حسن زاده آملی

الهى يا الهى يا الهى   نباشد جز توام پشت و پناهى 
منم يك ذره از ارض و سمايت   منم يك جلوه از نور و بهايت 
منم يك قطره از درياى جودت   منم يك لمحه از شمس وجودت
 

لمحه درخشيدن ، حُسن وجه كه آشكار گردد را گويند.

منم يك نكته از غيب و شهودت   منم يك شمّه از فيض نمودت 

غيب عالم ماوراى طبيعت و شهود عالم طبيعت و ماده را گويند. و شَمَه به معنى كم و اندك و مقدار كمى از چيزى را گويند.

منم يك نقطه از علم عنايى   منم يك صورت رسم خدايى 
منم هم بوته اى از بوستانت   منم هم در عداد دوستانت
 

((الهى اگر گلم و يا خارم از آن بوستان يارم )).

منم هم نقشى از ايوان حُسنت   منم هم شمعى از ديوان حُسنت 
منم دل داده روى نكويت   منم شيداى حسن ذات و خويت
 

((الهى ديده از ديدار مال لذت مى برد و دل از لقاى ذوالجمال )).
((الهى قيس عامرى را ليلى مجنون كرد، و حسن آملى را ليلى آفرين ؛ آفريننده ديد و آن آفريننده را در آفريده ؛ بر ديوانگان آفرين !

دل من در ميان اصبعينت   نمود من بود از علم و عينت 

اشارت است به حديث شريف معروف كه در جامع الاسرار سيد حيدر آملى از جناب نبى مكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل شده است : قلب المومن بين اصبعين من اصابع الرحمن و ناظر به تجرد قلب است و به معنى ديگر اينكه قلب بين دو انگشت جمالى و جلالى حق در قبض و بسط است . و اين قلب هم نمود عينى حق تعالى است و هم نمود علمى اوست . در عين مظهر اتم ((كل يوم هو فى شاءن )) است كه شيخ شبسترى گويد:

نيابد زلف او يك لحظه آرام   گهى بام آورد گاهى كند شام 
دل ما دار از زلفش نشانى   كه خود ساكن نمى گردد زمانى
 

تقلب قلب از ظهورات الهى و شئونات ذاتى است و كمالات روح و كليات علم همه در اين محل به تفصيل ، سان مى يابند و از اين جهت آن را جام جهان نما و برزخ بين ظاهر و باطن گفته اند. در ابيات تبرى حضرتش آمده است :

بشنو سمه جام جم جهون نمائه   جام طلسمى هَس و گرون بهائه 
نَو نُسّمه كه وِرَمزى از امائه   همين هسه كه خدا مُره هدائه 

جام جم جهون نما همين قلب شامخ انسانى است كه محل تجلى و سان يافتن همه اطوار وجودى حق تعالى و شئون آن اطوار است ، ((و لقد خلقكم اطوارا)). (نوح /13.)

منبع:جلد دوم شرح دفتر دل-شارح:استاد صمدی آملی

[ چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:مناجاتی زیبا از حضرت علامه حسن زاده آملی,

] [ 23:28 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

سلام به دوستان بزرگوارم این حقیر در سر دارم یکی از گنج های قرآن کتاب آسمانی را در اختیار شما بگذارم.حاجت مندان توجه کنند در سوره آل عمران در قرآن ما آیات بسیار قدرتمندی داریم یکی از این اسرار  آیه 190 تا  194 سوره آل عمران هست که شامل 5 ربنا هست که بسیار بسیار موثر و سریع الاجابه هست شما بعد از نماز صبح توصیه شده آیه 190 تا 194 را بخوانید و خالصانه طلب حاجات کنید  یکی از نشانه های یک مومن حقیقی صبور بودن و نا امید نشدن هست از بزرگانی نقل شده که خداوند فرموده کسی که این آیات را بخواند پروردگار او نیستم اگر اجابت نکنم مگر به صلاح او نباشد . این شماره این حقیر هست اگر خوب متوجه نشدید یا پیدا نکردید در خدمتتان هستم .09108627121  یا علی مدد

[ چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:یکی از اسرار قرآنی***,

] [ 23:3 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

الدعاء عظیم الشان الصحیفه

در كتاب شريف و با بركت مهج الدعوات مرحوم سيد بن طاووس رحمة اللّه دعاى شريفى با

بركات بسيار و آثار فوق العاده از مولى الموالى اميرالمؤ منين صلوات اللّه و سلام عليه و آله

 نقل نموده كه سزاوار است شيعيان آن حضرت از آن غافل نباشند و در مشكلات دنيا و آخرت

و مسائل فردى و اجتماعى از آن بهره گرفته به نتيجه مطلوبشان برسند و از خير اين جهان و

 آن جهان بهره مند گردند.

بسم الله الرحمن الرحیم

سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ

سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ

سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ

سُبْحَانَهُ مِنْ إِلَهٍ مَا أَمْلَكَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مَلِیكٍ مَا أَقْدَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قَدِیرٍ مَا أَعْظَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ

مِنْ عَظِیمٍ مَا أَجَلَّهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ جَلِیلٍ مَا أَمْجَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مَاجِدٍ مَا أَرْأَفَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ رَءُوفٍ

مَا أَعَزَّهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ عَزِیزٍ مَا أَكْبَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ كَبِیرٍ مَا أَقْدَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قَدِیمٍ مَا أَعْلَاهُ وَ

سُبْحَانَهُ مِنْ عَالٍ مَا أَسْنَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ سَنِیٍّ مَا أَبْهَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ بَهِیٍّ مَا أَنْوَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ

مُنِیرٍ مَا أَظْهَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ ظَاهِرٍ مَا أَخْفَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ خَفِیٍّ مَا أَعْلَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ عَلِیمٍ مَا

أَخْبَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ خَبِیرٍ مَا أَكْرَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ كَرِیمٍ مَا أَلْطَفَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ لَطِیفٍ مَا أَبْصَرَهُ

وَ سُبْحَانَهُ مِنْ بَصِیرٍ مَا أَسْمَعَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ سَمِیعٍ مَا أَحْفَظَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَفِیظٍ مَا أَمْلَاهُ وَ

 سُبْحَانَهُ مِنْ مَلِیٍّ مَا أَوْفَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ وَفِیٍّ مَا أَغْنَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ غَنِیٍّ مَا أَعْطَاهُ وَ سُبْحَانَهُ

مِنْ مُعْطٍ مَا أَوْسَعَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ وَاسِعٍ مَا أَجْوَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ جَوَادٍ مَا أَفْضَلَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ

 مُفْضِلٍ مَا أَنْعَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مُنْعِمٍ مَا أَسْیَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ سَیِّدٍ مَا أَرْحَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ رَحِیمٍ

مَا أَشَدَّهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ شَدِیدٍ مَا أَقْوَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قَوِیٍّ مَا أَحْكَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَكِیمٍ مَا أَبْطَشَهُ

وَ سُبْحَانَهُ مِنْ بَاطِشٍ مَا أَقْوَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قَیُّومٍ مَا أَحْمَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَمِیدٍ مَا أَدْوَمَهُ وَ

سُبْحَانَهُ مِنْ دَائِمٍ مَا أَبْقَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ بَاقٍ مَا أَفْرَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ فَرْدٍ مَا أَوْحَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ

وَاحِدٍ مَا أَصْمَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ صَمَدٍ مَا أَمْلَكَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مَالِكٍ مَا أَوْلَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ وَلِیٍّ مَا

أَعْظَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ عَظِیمٍ مَا أَكْمَلَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ كَامِلٍ مَا أَتَمَّهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ تَامٍ‏ مَا أَعْجَبَهُ

وَ سُبْحَانَهُ مِنْ عَجِیبٍ مَا أَفْخَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ فَاخِرٍ مَا أَبْعَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ بَعِیدٍ مَا أَقْرَبَهُ وَ

 سُبْحَانَهُ مِنْ قَرِیبٍ مَا أَمْنَعَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مَانِعٍ مَا أَغْلَبَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ غَالِبٍ مَا أَعْفَاهُ وَ سُبْحَانَهُ

 مِنْ عَفُوٍّ مَا أَحْسَنَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مُحْسِنٍ مَا أَجْمَلَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ جَمِیلٍ مَا أَقْبَلَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قَابِلٍ

 مَا أَشْكَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ شَكُورٍ مَا أَغْفَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ غَفُورٍ مَا أَكْبَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ كَبِیرٍ مَا

أَجْبَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ جَبَّارٍ مَا أَدْیَنَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ دَیَّانٍ مَا أَقْضَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قَاضٍ مَا أَمْضَاهُ وَ

سُبْحَانَهُ مِنْ مَاضٍ مَا أَنْفَذَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ نَافِذٍ مَا أَرْحَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ رَحِیمٍ مَا أَخْلَقَهُ وَ سُبْحَانَهُ

مِنْ خَالِقٍ مَا أَقْهَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قَاهِرٍ مَا أَمْلَكَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مَلِیكٍ مَا أَقْدَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قَادِرٍ

مَا أَرْفَعَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ رَفِیعٍ مَا أَشْرَفَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ شَرِیفٍ مَا أَرْزَقَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ رَازِقٍ مَا

أَقْبَضَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قَابِضٍ مَا أَبْسَطَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ بَاسِطٍ مَا أَهْدَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ هَادٍ مَا أَصْدَقَهُ

وَ سُبْحَانَهُ مِنْ صَادِقٍ مَا أَبْدَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ بَادِئٍ مَا أَقْدَسَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ قُدُّوسٍ مَا أَظْهَرَهُ

( مَا أَطْهَرَهُ‏ ) وَ سُبْحَانَهُ مِنْ ظَاهِرٍ (مِنْ طَاهِرٍ ) مَا أَزْكَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ زَكِیٍّ مَا أَبْقَاهُ وَ سُبْحَانَهُ

مِنْ بَاقٍ مَا أَعْوَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ عَوَّادٍ ( مُعِیدٍ ) مَا أَفْطَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ فَاطِرٍ مَا أَرْعَاهُ وَ سُبْحَانَهُ

مِنْ رَاعٍ مَا أَعْوَنَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مُعِینٍ مَا أَوْهَبَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ وَهَّابٍ مَا أَتْوَبَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ تَوَّابٍ

مَا أَسْخَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ سَخِیٍّ مَا أَبْصَرَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ بَصِیرٍ مَا أَسْلَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ سَلِیمٍ مَا

 أَشْفَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ شَافٍ مَا أَنْجَاهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مُنْجٍ مَا أَبَرَّهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ بَارٍّ مَا أَطْلَبَهُ وَ

سُبْحَانَهُ مِنْ طَالِبٍ مَا أَدْرَكَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مُدْرِكٍ مَا أَشَدَّهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ شَدِیدٍ مَا أَعْطَفَهُ وَ سُبْحَانَهُ

 مِنْ مُتَعَطِّفٍ مَا أَعْدَلَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ عَادِلٍ مَا أَتْقَنَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ مُتْقِنٍ مَا أَحْكَمَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ

حَكِیمٍ مَا أَكْفَلَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ كَفِیلٍ مَا أَشْهَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ مِنْ شَهِیدٍ مَا أَحْمَدَهُ وَ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ

 الْعَظِیمُ وَ بِحَمْدِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا

بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ دَافِعِ‏ كُلِّ بَلِیَّةٍ وَ هُوَ حَسْبِی وَ نِعْمَ الْوَكِیل‏ .

[ چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:الدعاء عظیم الشان الصحیفه,

] [ 9:19 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

دعای عکاشه

به سند معتبر روایت کرده اند که روزی پیامبر اکرم(ص) در مسجد نشسته بودند که

جبرئیل نازل شد و عرض کرد یا رسول الله(ص) حق تعالی تو را سلام می رساند و

می فرماید : که این دعا را برای تو به هدیه فرستادم و هر کس این دعا را بخواند یا با

خود همراه کند آنقدر به او ثواب عطا فرمایم که برابری کنند با ثواب همه فرشتگان و

خدا جمیع گناهان او را بیامرزد و هر کس این دعا را پنج مرتبه بخواند جمال پیامبراکرم

(ص) را در خواب ببیند، و هر فقیری بخواند غنی شود، و هر بیماری بخواند شفا یابد

 و هر گرسنه بخواند طعام یابد و هر تشنه بخواند سیراب شود و هر مغمومی بخواند

شاد گردد و هر مقروضی بخواند قرضش ادا شود و اگر کسی را حافظه نباشد و این

دعا را با مشک و زعفران بنویسد و شوید و بخورد صاحب فهم و حافظه گردد و اگر

این دعا را بر کفن میت بنویسند حق تعالی امر کند به ملائک ها که قبر او را روشن

 گردانند و اگر کسی چیزی گم کرده باشد چهار رکعت نماز بگذارد و در هر رکعتی بعد

 از حمد یکمرتیه قل هو الله بخواند و بعد از نماز این دعا را بخواند و بعد از نماز سجده

کند حاجت خود را بخواهد البته گمشده پیدا شود و اگر بر دشمن بخواند غالب گردد

 و از برای هر حاجتی مهمی که بخواند برآورده شود و هرکس شک آورد کافر شود و

 علی (ع) فرمود : که دارنده این دعا در قیامت رویش چون (ماه) باشد و بیحساب

وارد بهشت شود و پیامبر اکرم (ص) فرمود: که برای امتان من هیچ چیز بهتر از خواندن

 و همراه داشتن این دعا نیست و هر کسی این دعا را با خود دارد چون بمیرد خدا

هفتاد هزار فرشته فرستد با طبقهایی از نور که قبر او را روشن کنند و بشارت دهند او

را به ایمنی و مونس او باشد تا روز قیامت. یا محمد خدا می فرماید: که من شرم دارم

از بنده ایی که این دعا را بخواند و من او را عذاب کنم، جبرئیل عرض کرد : که این دعا

بر قائمه عرش با قدرت نوشته شده است که هر کس این دعا را بخواند یا با خود همراه

 کند در زیر عرش هفتاد هزار فرشته ایستاده، و هر فرشته بیست سر و هر سر بیست

 دهان و هر دهان بیست دندان (زبان) دارد و هر زبانی خدای تعالی را تسبیح می گویند

 و ثواب همه را به آن بنده دهند و همه حاجات او را برآورند و چون از قبر مبعوث شود

هفتاد هزار فرشته می فرستد با طبقهایی از نور که در آن قدحی باشد از شیرینی های

 الوان و بر هر طبقی دستاری از نور افکنده باشند و در آن مُهری گذارده اند که بر مهر

 نوشته شده «لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله» و خلایق تعجب کنند که

 آیا این امت کدام پیغمبر است ؟ گویند این امت محمد (ص) است که در دنیا دعای

عکاشه را خوانده است یا با خود داشته است ، و پیامبر(ص) فرمود: که هر کس از

امت من این دعا را بخواند یا با خود دارد این همه ثواب وی را باشد پس جبرئیل عرض

 کرد : یا رسول الله (ص) هرکس این دعا را بخواند البته بهشت جای اوست و هرکس

 بسیار بخواند ثواب او مضاعف گردد، و هرکس بنویسد و با خود داشته باشد خداوند

با او دو ملک موکّل گرداند که او را از جمیع بلیّات و آفات محافظت فرمایند و ثواب طاعت

 همه انبیا، اولیا، اتقیا، ملائکه، (امامین)، مردان، صالحان و زنان صالحه او را باشد، و

 در دنیا هرچه طلب کند به او عطا فرماید.

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

اَللَّهُمَّ یا کَثیرَ النَّوالِ یا دائمَ الوصالِ یا حَسَنَ الحالِ یا رازِقَ العِبادِ بِحَقِّ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ

رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ الشَّکَّ فی ایمانی بِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ

اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ الشُّبهَةُ فی مَعرِفَتی

ایّاکَ وَلَم اَعلَم بها تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن

 دَخَلَ النِّفاقُ فی قلبی مِنَ الذَّنُوبِ الکَبائِرِ وَالصَّغائِرِ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّ

اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ العُُجبُ وَالکِبریاءُ وَالسُّمعةُ فی عَمَلی

 وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن جَرَی

 الکِذبُ وَالغَیبَةُ وَالنَّمیمةُ عَلی لِسانی وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ

رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اَرَدتَ لی مِن خَیر فَلَم اَشکُرهُ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ

اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اََنعَمتَ عَلَیَّ وَ لَم اَرضَهُ وَلَم

 اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اَوَلَیتَنی

 مِن نَعَمائکُ فَغَفَلتُ مِن شُکرِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ

 اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ یا حَیُّ یا قَیُّومُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین

 اَللَّهُمَّ ما اَوَلَیتَنی مِن آلائکَ فَلَم أؤَدِّ حَقَهُ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ

رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما مَنَنتَ بِهِ عَلَیَّ مِنَ الحُسنی فَلَم اَحمَدکَ وَلَم اَعلَم بِهِ

 تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اَوجَبتَ عَلَیَّ فَلَم

 اَرضَهُ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ

ما قَصَدتَ عَلَیَّ فی رَجآئی وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ

عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما زَلَلتَ قَدَمی اِنِ اعتَمَدتُ مِن سُؤالِ فِی الشّدائدِ وَلَم اَعلَم بِهِ

تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما صَلحَ شَأنی

بِفَضلِکَ فَرَاَیتُهُ مِن غَیرِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ

عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن طَلَبَ لِسانی مِن غَیرِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ

 الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّهِ وَ صَلِّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّد وَ

الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرین وَ الحَمدُلِلهِ رَبِّ العالَمینَ

بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ .

وَالسَلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَةُ اللّه وَبَرکاتُة.

[ چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:دعای عکاشه,

] [ 9:12 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

طریقه ختم ناد علی کبیر

طریقه ختم نادعلی کبیر آن است که اگر کسی را مهمی پیش آیدناد علی را هفت نوبت

 بخواند به  نیت آن مهم ، البته برآورده شود واگرنزدبزرگی یا امیری میروی ، روزی سه

مرتبه  ناد علی رابخوان وبر جمیع اعضای خود بِدَم محب ومخلص تو شود واگر به نیت

 فرزند بخوانی حق تعالی به تو فرزند کرامت کند ، اگر خواهی شخصی را مسخر خود

گردانی در شب جمعه چهارده مرتبه به اسم او بخوان و صد مرتبه صلوات بر محمدوآل او

بفرست البته مسخر تو گردد و هرچه گویی از سخن وصلاح تو بدر نرود واگر بعد از نماز

صبح به نیت مال نه مرتبه بخوانی غنی شوی و اگر جهت ادای قرض پانزده روز روزی

بیست ودو مرتبه بخوانی ادا شود و اگرزنی دیر زاید پنج نوبت بر آب بخواند و بخورد آن

زن زود زاید و اگر کسی این دعا را با خود دارد از شر جمیع حیوانات وجن و انس محفوظ

 باشد و هر که شک آورد البته کافر است وآن دعا این است

نقل شده از : زاد المعاد علامه مجلسی

بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم

نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب تَجِدهُ عَوَناً لَکَ فِی النَوّائِب لی اِلیَ اللهِ حاجَتیوَعَلَیهِ مُعَوَّلی کُلَّما

 اَمَرتَهُ وَرَمَیتَ مُنقَضی فی ظِللّ اللهِ وَیُضِلل اللهُ لیاَدعُوکَ کُلَّ هَمٍ وَغَمًّ سَیَنجَلی بِعَظَمَتِکَ

 یا اللهُ بِنُبُوَّتِکَ یامُحَمَّدَ بِوَلایَتِکَیاعَلِیُّ یاعَلِیُّ یاعَلِیُّ اَدرِکنی بِحقِّ لُطفِکَ الخَفیَّ اللهِ اَکبَرُاَنا

مِن شَرِّ اَعدائکَ بَریءٌ اللهُ صَمَدی مِن عِندِکَ مَدَی وَعَلَیکَ مُعتَمِدی بِحقِّ إِیاکَ نَعبُدُوَ إِیاکَ

 نَستَعینُ یااَبالغَیثِ اَغِثنی یااَبَاالَحَسَنَین اَدرِکنی یاسَیفَ اللهُ اَدرِکنییابابَ اللهِ اَدرِکنی یا

حُجَّهَ اللهِ اَدرِکنی یا وَلِیَّ اللهِ اَدرِکنی بِحَقَّ لُطفِکَ الخَفیَّیا قَهّارُتَقَهَّرتَ بِالقَهرِوَالقَهر ُفی قَهرِ

قَهرکَ یاقَهارُ یاقاهِرَالعَدُوّ یاواِلیَ الوَلِیَّ یامَظهَرَ العَجائِبِ یامُرتَضی عَلِیُّ رَمَیتَ مِن بَغی

عَلَیَّ بِسَهمِ اللهِ وَسَیفِ اللهِ القاتِلِ اُفَوَّضُ اَمری اِلیَ اللهِ اِنَّ اللهُ بَصَیرٌ بِالعَبادِوَاِلحُکُم اِلهٌ

واحِدٌ لااِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ

یاغیاثَ المُستَغییَنِ یا دَلیلَ المُتَحیِّرِینَ یااَمانَ الخائِفینَ یامُعینَ المُتَوَکِلینَ یا رَاحِمَ

المَساکینَ یا اِلهَ العالَمَینَ بِرَحمَتِکَ وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَالِهِ

اَجمَعین وَ الحَمدُ اللهِ رَبِّ العالَمینَ.

[ چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:طریقه ختم ناد علی کبیر,

] [ 9:9 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

شرح و فواید و خواص چهل اسماء حضرت ادریس علیه السلام

 

این نسخه از اسرار علم الهی می باشد و چهل اسم از اسما باری تعالی است که

 

 هیچ کس از بنی آدم نباشد که بدان محتاج نباشد و جمله ارواح و اجسام از ملائکه

 

و جن و انس و نجوم و سیارات و اهل زمین و هوش و طیور و هر چه خدای آفریده است

 

 همه فرمانبردار این اسماء اند و شیخ هرگز این اسماء از خود جدا نکرد و پیوسته در

 

خواندن مواظبت نمود و چندین عجایب و غرایب از قوت این اسماء به خلوت بدید و از آن

 

جمله فرمود که هر کس در خواندن این اسماء مداومت نماید دل و جانش روشن شود و

 

اسرار غیب بر او کشف شود چنان چه از ضمایر جمله مخلوقات به او خبر دهند .

 

و گویند این نوشته حضرت ادریس علیه السلام بوده و پس از غیبت او مخفی گشت و

 

بعد ها جویندگان حقیقت و دانشمندان و عالمان آن را کشف کردند و از وی عمل های

 

عجیب مشاهده کردند .

اسما حضرت ادریس علیه السلام

۱. سبحانك لا اله الا انت يا رب كل شي ووارثه

هرگاه كسي خواهد نزد حاكمي رود بايد 17 مرتبه در برابر روي او بخواند وبر خود بدمد 

 وقتي كه حاكم او را ببيند محبت او در دل حاكم افتد  يا اگر اميد به مطلب 13 مرتبه ب

خواند بخوبي ميسر شود و اگر  مطلوب با طالب نسازد و سركشي كند بايد طالب غسل

 كند و جامه پاك در تن بپوشد و 41 مرتبه بر شيريني بخواند و بدمد و به خورد مطلوب

دهد و او مطيع طالب شود و بايد اين كار را با اعتقاد درست و صدق دل كافي انجام دهد

۲. يا اله الالهه الرفيع جل جلاله

اگر كسي فقير باشد و در نظر مردم بي اعتبار شود بايد 20 روز و هر روز بعد از نماز صبح 15

 مرتبه بخواند و در نظر مردم بزرگ شود و در رزق و روزي بر او گشوده شود و بين مردم عزيز

 شود و بايد در اين مدت با طهارت و لباس پاك باشد

3. يا الله المحمود في كل افعاله و فعاله

اگر كسي روز جمعه وقت نماز ظهر غسل كند و وضو بگيرد و به مسجد جامع برود و

بعد از نماز به هر مرادي  كه در دل دارد 200 مرتبه بخواند و با اعتقاد اين عمل را انجام

 دهد و به آن شك نياورد

4. يا رحمن كل شي و راحمه

اگر كسي بد خلق باشد و مردم از خلق بد او به زحمت بيافتند و خواهند او سليم شود

 بايد از پنهاني او اين اسم را بر حرير سفيد با مشك و زعفران بنويسد و بنام و نام مادرش

 به بجد كبير و در مكاني پاك دفن  كند در نهاد وي اصلاح شود و اگر براي محبت بنام

مطلوب 3 روز روزه بگيرد و هر روز 500 مرتبه اين اسم را بخواند و بعد از 3 روز به حمام

رود  كه درب آن مقابل قبله باشد غسل كند و جون بيرون آيد اين اسم را بر كف دست

راست بنويسد  و در برابر مطلوب برود و دست در سينه نهد از عشق بيقرار گردد و بايد

 در كار حلال انجام شود

5.   يا حي حين لا حي في ديموميه ملكه و بقائه

اگر كسي مريض شود و اميد شفا نباشد اسن اسم را بر كاسه چيني با مشك و

زعفران بنويسد  و با آب نيسان و گلاب بشويد و آن را با نبات 3 روز بخورد مريض بدهد

  بزودي شفا يابد باذن الله و به صدق دل بخورد حق تعالي به بركت اين اسم او را نعمت

 بسيار دهد و عمر طولاني به او عطا فرمايد

6.   يا قيوم فلا يفوته شي من علمه و لا يوده

اگر كسي كند ذهن باشد و زود فراموش كند بايد 7 روز هر روز27 مرتبه اين اسم را

بخواند و اگر بعد از نماز صبح باشد بهتر باشد دلش را بيدار و روشن كند چنانكه هر چه

 بشنود ياد بگيرد و چند معني ديگر از مغيبات بر او منكشف شود و اگر چيزي گم كرده

 باشد شب دوشنبه 40 مرتبه به نيت آن چيز گم شده بخواند چون در خواب با خبر شود

از حال چيز گمشده و اگر شب برمال خود بدمد از دزد و حرامي ايمن شود

7.   يا واحد انت الباقي و انت اول كل شي و واجده

اگر كسي را فكري فاسد بر وي غلبه كند و او بخيل شود و از افكار آن شخص مردم به

زحمت افتاده باشند بايد اين اسم را را بر او بخوانند و آن افكار از او دور شود و اگر كسي

 از دشمن بترسد بايد بعد از هر نماز 50 بار بعد از اتمام نماز تكرار كند و دشمن بر او

رحيم شود  و هيچ گزندي به نرسد

8.   يا دايم و لا زوال المكه

اگر كسي خواهد در كارش ثابت قدم شود بايد 3 روز روزه بگيرد و هر روز 50 بار اين

 اسم را بخواند به نيت ثابت قدم شدن و گر كسي خواهد كه حاكمي در دولت پايدار

بماند اين اسم را در شب 27 ماه رمضان بر اگشتري زري نقش كند و در انگشت كند

 اما بايد  با طهارت و لباس پاك باشد و ساعت نيك اختيار كند

9.   يا صمد من غير شبه فلا شي كمثله

اگر كسي حرام روزي باشد و كار گناهي كرده باشد اين اسم را بخواند و به نيت آن

 شخص 3 روز روزه بگيرد و ايشان را 3 روز  دعوت كند و دعوت وي در ساعت مشتري

 باشد سالم شود و هر روز اين اسم را 1000 مرتبه تكرار كند در اين مدت 3 روز ترك

حيواني كند  و پاكيزه باشد به اذن خدا اصلاح شود و اگر ميان زن  و شوهري  ناسازگاري

 باشد اين اسم را بر كاسه چيني نوشته با مشگ و زعفران و با آب نيسان  بشويد و بر

روي شيريني ريخته و به خورد آنها دهد بين مطلوب اصلاح مي گردد و يا اگر بر پوست آهو

 به مشك و زعفران نويسد و در موم كه در عروسي سوخته باشد بگيرد و در كوزه آب اندازد

 تا ايشان بياشاماد الفت و محبت در ميان آنها پديد آيد

10. يا بار فلا شي كفوه يدنيه و لا امكان لوصفه

اگر كسي خواست از زبان بد گويان در امان باشد  اين اسم را بر لوحي سربي نقش كند

و آن را در شكم ماهي نهد و ماهي را در زمين پاك دفن كند  و بايد نام بدگويان را بر آن

بنويسد از زبان بدگويان در امان مي ماند و اگر 40 روز هر روز 40 مرتبه بخواند به هر

مرادي كه در دل دارد برسد و اين عمل را بايد با صدق انجام دهد  و با ايمان كامل باشد

11. يا كبير انت الذي لا تهتدي القلوب و العقول لوصف عظمته الا بهداك

هر گاه كسي از چشم حاكم افتاده باشد و يا از كار بركنار شده باشد و يا دشمن بر

 او ظفر يافته باشد بايد اين اسم را بخواند و بايد 7 روز روزه بگيرد و در اين مدت تا

مي تواند اين اسم را در مكاني خلوت و پاك باشدو چيزي خوش بو بخور كند و بعد از 7

 روز به كار برگردد باذن الله نظر رحمت از سوي خداوند و خلق بر وي جاري شودو و بر

دشمنان ظفر يابد و دولت بر وي روي آورد به شرطي كه مطيع اين اسم باشد

12. سبحانك انت الذي لا اله الا انت اني كنت من الظالمين فاستجيبنا له و نجيناه

من الغم و كذالك ننجي المومنين . اللهم نجنا من همومنا و غمومنا و فرج عنا كروبنا

 و يسر حسابنا و نجنا من العذاب القبر و احوال يوم قيامه و ادخلنا الجنه بفضلك و كرمك

 و نتوسل اليك بنبينا محمد (ص) ان تغفر ذنوبنا و تستر عيوبنا و ان ترحم كبيرنا و

صغيرنا برحمتك يا ارحم الراحمين و الحمد لله رب العامين و صلي الله علي سيدنا

محمد و علي آله و صحابه اجمعين

اگر كسي رنجور خاطر باشد و به دنيا دلسرد باشد و هميشه در دل غمگين و رنجور حال

باشد و بر او سحر اثر كرده باشد بايداين اسم را بر هفتجوش نقش كند و با خود  دارد

13.  يا زاكي انت الطاهر من كل آفت بقدسك تقدست باسمائك و لا اله غيرك

اگر كسي  خواهد اين اسم را دعوت كند بايد روز چهار شنبه در صبح سحر غسل كند و

جامه پاك و سفيد يا سبز بپوشد و در مكاني پاك و خالي نشيد دور از مردم و بخور

بسوزاند  به گل سرخ و عود و زعفران و سنبل و اين اسم را 1050 مرتبه يك نوبت بخواند

بدون اينكه لحظه اي قطع كند و به خداوند توكل كند و انديشه فاسد در دل راه ندهد تا

علامات از چيزي ظاهر شود بايد نترسد و علامت آن بود كه 7 تن از ارواح ظاهر شوند

همه جامه سبز پوشيده اند و كلاه بر سر دارند  چون كلاه تركان برابرت بايستند و سخن

نگويند بايد تو نيز سخن نگويي و همچنان به خواندن مشغول باشي چنان كه در سخن

 تو آيند و گويند اي آفريده تو را چه كار مهم آمده است  و چه مي خواهي  و ما را چرا

 رنجور مي داري و تو در جواب مي گويي اي آفريدگان خداوند تعالي از شما راضي باد

خداوند مقصود من اكنون آنست كه به قوت اين اسم مرا هم از كار خير و شر كه واقع

 مي شود با خبر شوم معاون من كيست ؟ و حاجت مرا چه كسي كمك مي كند تا

روا شود آنان با تو الفت گيرند و دعوت تو را اجابت ميكنند ديگر مرتبه ايشان را تواضع

نمايند برخيز و دست بر سينه بگذار و بگو چنان كه شما مرا گرامي مي داريد حق تعالي

  شما را گرامي مي دارد  اكنون ميان من و شما نشاني باشد كه وقت حاجت شما را

 طلب كنم كه حاجت مرا روا كنيد و به اذن خدا آنان گويند كه حاجت به نشان نيست

عرض من به نشانيست كه حاجت به دعوت نباشد ايشان چون نام  دعوت  بشنوند

مهري به شما مي دهند ملنند بيضه مرغ و خط سبز بر آن نوشته آنرا بستان و بوسيده

 و بر ديدگانت بگذار و بر روي سرت بگذار و بگو اين خط مرا بياموزيد تا بتوانم بخوانم و

 خاصيت آنرا بياموزم و به من ياد بدهيد و نيز بايد كه آن مهر را از چشم حسود وفاسد

 پنهان داري و هميشه در كنارت داري و فروتن شويد و به آنان جواب بده كه رحمت

شهيدان خداوند بر شما باد به سلامت تا وقت حاجت  هر وقت كه احتياج بود 7 مرتبه

 اين اسم را بخوان و بايد كه در آن هنگام بخور كرد و جامه پاك پوشيد و بدن طاهر

باشد و در مكان خلوت باشيد

14. يا كافي انت الموسع لما خلقت من عطايا فضلك

هر گاه كسي اميد به فرج در كاري از كسي نداشته باشد اين اسم را بر ورقه اي از

پوست آهو با مشك و زعفران نوشته بر جلو بالاي درب منزل آن كس پنهان كند اميد

 او برآورده شود و به مطلب مرادخواهد رسيد و اگر به نيت رزق و روزي بركت منزل يا

 مغازه آويزان نمايد در بركت و رزق و روزي بر او گشاده شود چنان شود كه مردم گويند

 كه خاك در دست وي زر شود و هرچه خواهد به مراد دل او شود و اگر علم خواهد بايد

 در ساعت نيك مانند زهره يا مشتري يا شمس كه قمر در برج دلو باشد بر كاغذ خطاطي

 به مشك و زعفران اسم را حرف حرف بنويسد و به موم بگيرد و در آب كوزه اندازد و از آن

 آب بخورد مراد او حاصل شود

15. يا نقيا من كل جور لم يرضه و لم يخالطه في افعاله

اگر كار كسي بسته شده باشد و از تمام جهات درب فتح وپيروزي بر او بسته شده

باشد و هيچ كار او به مراد دل نرسد و فرومايه و سرگردان و آواره شده باشد و در نظر

مردم حقير شود بايد 40 روز نيت در دل كند و در اين مدت مشغول به دعوت اين اسم كند

 و در خواندن تنها و پاك و طاهر و ترك حيواني كند و غذا نبات خورد و هر 40 روز اسم را

خوانده قيام كند و از مدم بايد دور باشد و سپس در هفته اول يا دوم علاماتي بر وي

ظاهر شود از عالم غيب و اين علامات به 7 نوع پديد آيند

علامت اول:چون روز بگذرد و اين اسم را حدود 6000 مرتبه خوانده باشد جمله عالم بر

چشم او سبز شود و خود را جامه ايي سبز ببيند تا روز هفتم چنين بيند

علامت دوم : دو تن از ارواح به او رسند و گويند اي فرزند آدم چه عرض داري ؟ از اين دعوت

 مقصود تو چيست ؟ و تو برخيز و به كار خود مشغول شو نباشد كه نقصاني يا خلالي به

 تو رسانند و تو را چند نوع نصيحت مي كنند  چنان كه آنان تو را صحبت به غلط اندازي

 وادار مي كنند اما تو هرگز توجه نكن و به كار خود ادامه بده و اين اسم را بلند تر بخوان

 آن دو تن غيب مي شوند بايد دل قوي كني و نترسي و در آن مندل نشسته ايي باقی

 بماني و بخور بسوزان و بخوان و به كار خود ادامه بده

علامت سوم : روز سيزدهم ناكه مرغ سبزي بيايد و بر سر تو نشيند و بانگ كند از او نوع

 مرغ ديگري كه كوچك باشد در اطراف صدا و آشوب بوجود مي آورد هر گز توجه نكن آن

مرغ كه بر سر تو نشسته بود مقداري از پر خود را بر سر تو مي ريزد و بانگ عظيمي

 مي كند و تو بايد نترسي  و به خواندن ادامه بدهي و بلند تر اسم را بخواني پس از آن

 مرغ و مرغ ديگر غيب مي شوند و دو مرتبه تو دل خود را قوي كرده و به كار خود ادامه

مي دهي

علامت چهارم : روز هفدهم  اين اسم را به طريق اولمي خواني و در هنگام عصر در

خلوت تو شخصي پديد آيد و در آنموقع پوشيده است به شكل درويشان مي آيد و او

مردي است قوي هيكل و خال بزرگي در سمت راست صورتش وجود دارد و گيسوي او

 سياه است و سبز فرو گذاشته چون در آيد سلام كند بايد بر خيزي و جواب بدهي و

 اعزاز و اكرام به جا آري اما بيش از سلام ديگر چيزي نگويي تا دعوت گسسته نشود

آن شخص دير زماني در برابر تو ايستد و از هر دري سخن گويد بايد كه به جواب او

مشغول نشوي  و از خواندن دعوت غافل نشوي و اگر با او سخن گويي بيم ضرر به

شما خواهد رسيد  و ادامه بده

علامت پنجم : روز بيست و هفتم شماير همه مردم بر تو منكشف مي شود و از حال

خلقت خدا از جمله جن و انس با خبر شوي كه به كجا مي روند و مي آيند و چه در دل

دارند اما شرط آنست كه اين اسرار را ظاهر نكني تا دعوت تمام شود

علامت ششم : روز چهلم در خلوت شب در چراغ داني سبز چراغ بر افروزي به روغن

زيت و ياسمن تا هفده شب چنين كني و بايد سوره جن  را از اول تا آخر بخواني 17

مرتبه و هر مرتبه كه مي خواني از آيه آخر به اول يعني از آيه آخر شروع به اول مي كني

 و يعني آيه 28 را بيست و هشت مرتبه آيه 27 را بيست و هفتم مرتبه و .... تا آيه اول

را يك مرتبه و هرگاه و هر دفعه بر چراغ مي دمي و بسم الله الرحمن الرحيم را حذف مي

كني و نمي خواني آنگاه چهار شخص يا شخصي در پيش مندل پيدا مي شوند و گويد

 اي فرزند آدم از اين انديشه بگذر از ما هر چه خواهي و منظورت تو از اين دعوت چيست ؟

 و تو در جواب مي گويي نام تو چيست ؟ و فقط نام او را در مرحله اول مي پرسي و در

 شب بعد احضار مي كني و مشكل و كار خود را عنوان مي كني و به تو مي گويد اگر

عاشقي تو را به معشوقت مي رسانم و اگر علم مي خواهي به تو مي آموزم و اگر

 دشمن داري او را هلاك مي كنم  و اگر مقصودي داري تو را به مقصود مي رسان و .....

و تو هرگز به او جواب نمي دهي تا زماني كه سوگند ياد كند و حاضر شود آنچه مراد

توست به تو بگويد و به خواندن مشفول مي شويو از مندل خارج نمي شوي تا روز

چهلم ناگاه غلامي در آن روز ظاهر مي شود

علامت هفتم :چون اين غلبه پيدا شود خواه روز باشد خواه شب چندين مشعل و

شمع ظاهر شود و فوج فوج به لكري در آيند و هريك به صورتي و سلاحي و مركبي

كه جهان از ايشان به تنگي آيد بايد كه از ايشان نترسي و دل نگهدار و به خواندن

مشغول باشي و به خود داري تا زبانت نلرزد  ناگه كوكبه سلطان در رسد و سوار

مهيبي باشد بر شيري نشسته و مار عظيمي نثار بر گرفته و او ملك ارواح مي باشد

 و چندين هزار پري در فرمان او باشند و بر تو سلام مي كنند  بايد برخيزي و جواب

 سلام او را به رسم بندگان بدهي و او نيز دست بر سينه گذاشته و سلام مي دهد

 و او گويد اي فرزند آدم مقصود چيست ؟ گويي اي مقرب خدا كه بر آسمان و زمين

حاكمي  از تو خشنود باد چنانچه به دعوت من آمدي  مرا مشر كردي اكنون  مرا مراد

 آنست كه مرا به مقدم لشكر خود بداني و در تمام احوالات معاونت من كني و از

خزائن غيب مرا با خبر كني و چون اين صحبت را از تو قبول كرد  و به مقدم لشكر قبول

 كرد و او تو را در حكم خود آرد و فمان بردار تو شود بسيار عجائب از تو پيدا گردد و

جميع مخلوقات رو به تو آرند و چون فرصت يابي بگو اي ملك ارواح بدان و برايم نامه ايي

 به خط خود بنويس و به من بده تا به وقت حاجت تو را ياد كنم مرا ياري كني و چون

با عهد تو موافقت نمايد به رسم تشريفات جامه خود را به تو هديه دهد ئ از نظر تو

غايب شود و بايد سوره فتح را بخواني و از مندل به سلامت خارج شو

16. يا منان يا ذالاحسان قدعم كل خلائق منه

اگر كسي در دست ظالمي گرفتار باشد  و از ظلم به تنگ آمده باشد  يا در حبس و

 زندان گرفتار باشد براي نجات بايد اين اسم را 20 روز و هر روز 1000 مرتبه بخواند و اين

 اسم را تسبيح كند كه اين اسم را تسبيح اعظم مي خوانند به فرمان خداي تعالي از

 آن ظالم و از حبس نجات يابد و بايد اين اسم را بازيچه نگيرد  و شرط آن است كه نماز

 پنج گانه را به جا آورد و طاهر و پاك باشد و در امر خدا شك نياورد تا موفق شود و اين

عمل را بايد با ايمان كامل انجام دهد و هر روز صدقه اي در راه خدا به فقير و مستحق عطا كنيد

17. يا حنان انت الذي وسعت كل شي رحمه و علما

اگر كسي قرض بسيار داشته باشد اين اسم را بسيار بخواند و از قرض و بدهي رهايي

 يابد و به هر كار كه توجه كند نيكي ببيند و اگر وقتي آفتاب در شرف (شرف الشمس)

باشد بنويسد در كاغذ زرد و به حروف نويسد و سپس همراه خود نگه دارد هرگز محتاج

 نشود و عمرش با بركت و رزق بگذراند و اگر در مغازه يا خانه اي اين اسم را بر لوحي

 زيبا نويسد و نگه داري كني به بركت اين اسم در آن منزل يا خانه بركت نازل خواهد شد 

 و هر روز 110 مرتبه در آن  مغازه يا خانه خوانده شود به مدت 40 روز تا در حق شما

اجابت شود و از بركت آن بهره مند شويد

18. يا ديان كل العباد يقومون خاضعين لهيبتك و رغبتك

اگر كسي به اين اسم مداومت كند و تجارت كند و وديعه اي به كسي بدهد و يا پول

به كسي قرض بدهد اين اسم بر حرير سفيد با مشك و زعفران بنويسد و بر سر آن

وديعه نهد و آن پول را به آن شخص بدهد به سلامت باز مي گرددو در هر خانه و سفر

كه اين اسم را همراه داشته باشند از دزد و جراحت ايمن ماند و اگر بر پارچه اي از تبرك

خانه كعبه نويسد و همراه خود نگه دارد و با آن پارچه در گور نهند از بركت اين اسم

 هرگز در قبر نترسدو سلامت بماند و اگر كسي را برص داشت و مريضي همچون اين

 داشت اين اسم را با خود دارد خداي تعالي درب خانه آن كس رحمت و شفا فرستد

و بر ديوار جنب قبله پنهان كند و اگر در حق كسي سحر كنند باطل شود

19. يا خالق من في السموات و الارض و كل اليه معاد

اگر كسي غايب باشد و از احوال او خبر نباشد اين اسم را به نيت آن غايب 70 مرتبه بخواند

 و بعد از آن بر ورق آهو نويسد با مشك و زعفران و شب در زير بالين نهد در آن شب وي را

 در خواب ببيند كه او زنده است يا مرده و يا چگونه زندگي مي كند و اگر به نيت هر غايبي

 بخواند به شب شنبه 70 نوبت آن غايب بزودي به خانه رجوع كند و بايد اين عمل را با اعتقاد

 انجام دهد و هر كاري را كه خواهي شروع كني اگر در اول كار اين اسم را بسيار تلاوت

كني با فتح و پيروزي و سريع به مقصد مي رسي و بايد به اين اسم شك نكني

20. يا رحيم  كل صريح و مكروب و غياثه و معاده

اگر كسي خواهد كسي را از عشق خود بي قرار كند بايد كه اين اسم را بر كاغذ

خطاطي بامشك و زعفران  بنويسد و بر كنار جويي كه آب بسيار دارد بايستد و 40

مرتبه اين اسم را بخواند و كاغذ را در آب اندازد به نيت آنكس كه خواهد عاشق شود و

 هركس كه اين اسم را بر آب بخواند و به خورد هر كس بدهد دل او روشن شود و ايمان

 او تازه گردد و با ايمان شود  و اگر اين اسم را بر كاغذ نوشته و آن را در باغ و مزارع دفن

كند بركتي پيدا كند كه نتوان گفت و خواص اين اسم بسيار است كه به طور اختصار در

 اين جا گفته شد

21.  يا تام فلا تصف الا لسن كنه جلاله و ملكه و عزه من خواصه ارتفاع المقدار و الغيوبه

عن الابصار فمن اراد الرفعة العليةفليواظب علي قراءة

اگر كسي خواهد در بين ملوك و سلاطين مقام پيدا كند بايد 12 روز روزه دارد و هر روز

 2025 مرتبه اين اسم را دعوت كند و بر خواندن اين اسم مواظبت نمايد چنانچه هر

 روز بعد از اذان صبح تا وقت چاشت مشغول گرددو در اين ايام حيواني نخورد و با مردم

 كمتر سخن گويد و بخلوت نشيند بعد از آن به هر كه حرفي بزند حرف او را قبول كند

 و به درجه رفيع رسد و روز به روز كار او بالا گيرد و اگر اين اسم را 41 روز بخواند هر روز

 7000 مرتبه و در اين ايام حيواني نخورد تسخير ارواح و سلاطين كند و مراد او حاصل

شود و غني شود

22. يا مبدع المبدعات لم يحتج في انشائها معينا من خلقه

اگر كسي خواهد كه بر حقايق علوم غريبه و رموز گنجها بدايع رسد و از غيب خبري بر

او كشف شود اين اسم را هر روز 99 مرتبه بخواند

23. يا علام الغيوب فلا يؤده شي من خلقه

هر كس كند ذهن باشد اين اسم را زياد بخواند ذهن او روشن شود و اگر كسي خواهد

 اين اسم را دعوت كند هر روز 1001 مرتبه بخواند دولت به او روي آورد

24.يا حليم يا ذاالاناة فلا يعادله شي من خلقه

هر كس اين اسم را زياد بخواند در بين مردم محبوب شود ئ اگر اين اسم را بر چيز

خوردني مانند سيب بخواند و بدمد به هركه دهد اآن شخص مطيع او شود و اگر به

نيت محبت به كاغذ خطاطي با مشك و زعفران در ساعت مشتري بنويسد و بر بلندي

 آويزان كند

25.  يا معيد ما افناه اذا برز الخلائق لدعوة من مخافته من خواص الجمع

بين المتفرق و العز بعد الذل فمن اراد الجمع بعد الفرقة

اگر كسي روزگار از دستش رفته باشد بايد بعد از هر نماز 301 مرتبه بخواند و به آن

شك نياورد

26. يا حميد الفعال يا ذالمن علي جميع خلق بلطفه من خواص اجابة الدعا و التقدم

بعد التاخر و قهر الاعداء فمن اراد ذلك

هرگاه در ميان ملتي شادي نباشدبايد به خواندن اين اسم مداومت كنند و شك نياورند

27. يا من هو العزيز المنيع الغالب

اگر كسي اين اسم را بخواند و يا بنويسد و نزد خود نگه دارد در ميان خلائق عزيز شود

 و دعوت اين اسم چنان است كه 25روز حيواني نخورد و هر روز 3200 مرتبه اين اسم

را بخواند و بعد مطلوب را بخواهد

28. يا قاهر يا ذاالبطش الشديد انت الذي لا يطاق انتقامه

اين اسم حاصيت زياد دارد  ولي بايد به اختصار بيان كنم اين اسم عظيم الشان است

 بطوري كه خداوند جهان را به قدرت اين اسم آفريده و گويند عزرائيل به قدرت اين اسم

 جان گيرد و اگر در جنگ 71 مرتبه بخوانند پيروز شوند

29. يا قريب ما متعال فوق كل شي علي ارتفاعه

اگر كسي با بزرگي معامله داشته باشد و آن فرد بزرگ مقام حق او را ندهد بايد به

زيارت متبركه برود و 3 روز 2 ركعت نماز كند و در هر ركعت بعد از فاتحه 3 مرتبه سوره

 انا انزلناه را بخواند و چون از نماز تمام شد 125 مرتبه اين اسم را بخواند و از خداند

خواهد كه به خاطر اين اسم اعظم در دل فلان كس اندازد كه حق او را بدهد

30. يا نور كل شي و هداه انت الذي فلق الظلمات نورك

اگر كسي خواهد در ميان مردم عزيز شود يا گم نام شود 28 مرتبه در روزي كه منازل قمر

است آن روز 40 مرتبه به نيت آن بخواند و اگر خواهد گدا را پادشاه كند بايد با خلوص نيت بخواند

31. يا مبدي الوري و معيده بعد فنائه بقدرتك

اگر چيزي بسته شده باشد بايد بر پوست آهو نويسد و در آب رود خانه اندازد يا در

سقف مسجد نهد

32. يا جليل يا متكبر علي كل شي و يا من العدل امره و الصدق وعده

اگر كسي زير دست باشد و خواهد بالا دست شود بايد روز يكشنبه جامه پشمي

پوشد و به صحرا رود و روزه باشد و در سمت باد بايستد و اين اسم را 1700 مرتبه بخواند

و دعوت اين اسم چنان است كه بايد 7 شبانروز  دائم اين اسم را بخواند و از خداوند آزادي

 كسي را بخواهد

33. يا علي جلالك الشامخ فوق كل شي علي ارتفاعه

 اگر كسي مداومت بر اسماء ادريسي كند تا به اين اسم رسد هر چه در دل داشته

 باشد بر آورده شود مثلا بخواهد باران بيايد

34. يا قدوس يا طاهر انت الذي ازلت الظلمات بنور هداك

اگر كسي دشمنان بسياري داشته باشد بايد اين اسم را 40 مرتبه بخواند و بر دشمنان

بدمد دشمنان او نابود شوند اگر مريض باشد بخواند و بر خود بدمد شفا يابد

35. يا محمود في كل افعاله فلا تبلغ الاوهام كنه ثنائه و مجده

اگر كسي منزوي شود بر اين اسم مداومت كند قوي شود و مردان غيب بر او روي آورند

 دعوت اين اسم چنين است كه بايد 40 روز با كسي سخن نگويد هر روز هر چه مي تواند

 بخواند و صاحب دعوت هر كاري مي تواند بكند

36. يا كريم يا ذالعفو و العدل انت الذي ما كل شي عدل وجوده

هر كس اين اسم را زياد بخواند در عالم معرفت مشهور شود

37. يا عظيم يا ذالثناء الفاخر و ذالعز و المجد و الكبرياء فلا يذل عزه

هر كس گناه زياد كرده باشد و اگر خواهد از اهل بهشت شود بايد اين اسم را زياد

بخواند و اگر بر كفن مرده نويسند از فشار قبر آسوده شود

38. يا عجيب فلا تنطلق الالسن بذكره و ثناء

اگر كسي بخواهد ثروتمند شود بايد اسم را زياد بخواند

39. يا غياثي عند كل قربة و مجيبي عند كل دعوة و معاذي عند كل شدة

      هر كس اين اسم را با خلوص نيت 40 مرتبه بخواند به هر مرادي كه بخواهد برسد

و از علم و حكمت بر دل و زبان وي جاري شود

40. يا قريب يا مجيب و يا مدني كل شي قربة

اگر كسي در كار خود فرو ماند و كسي به فرياد او نرسد بايد اين اسم را هر روز 90 مرتبه

بخواند .

من الله توفیق

[ چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:اسما حضرت ادریس علیه السلام بسیار قدرتمند****,

] [ 8:53 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 بسم الله الرحمن الرحیم, اهمیت گفتن بسم الله الرحمن الرحیم

 

اهمیت گفتن بسم الله الرحمن الرحیم

 

نقش و اهمیت شروع هرکار با نام پروردگار تا آنجا است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید:هر کار مهمی که درآن “بسم الله ”‌ ذکر نشود، بی فرجام است. “

 

بسم الله الرحمن الرحیم

میان همه مردم جهان، رسم است که هرکار مهم و پرارزشی را به نام بزرگی از بزرگان آغاز می‌کنند، و نخستین کلنگ هر موسسه ارزنده ای را به نام کسی بر زمین می‌زنند که به او علاقه دارند؛ یعنی آن کار را از آغاز با شخصیت موردنظر ارتباط می‌دهند. انبیای الهی به انسانهای موحد این گونه تعلیم داده‌اند که برای پاینده بودن یک برنامه و جاوید ماندن یک تشکیلات، لازم است آن را به موجود پایدار و جاویدانی ارتباط دهیم؛ موجودی که فنا در ذات او راه ندارد؛ زیرا همه موجودات این جهان به سوی کهنگی و زوال می‌روند و تنها موجود باقی و ابدی، ذات پاک الهی است.

 

اهمیت بسم الله

نقش و اهمیت شروع هر کار با نام پروردگار تا آنجا است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: “قال الله تبارک و تعالی کل امر ذی بال لا یذکر بسم الله فیه فهو أبتر؛ خداوند متعال می‌فرماید: هر کار مهمی که درآن “بسم الله ”‌ ذکر نشود، بی فرجام است. “(1)

 

پایداری و بقای عمل، بسته به ارتباطی است که با خدا دارد؛ از اینرو خداوند بزرگ درنخستین آیات قرآن بر پیامبر رحمت، دستور می‌دهد که تبلیغ اسلام را با نام خدا شروع کند: اقرا باسم ربک. (علق/1) حضرت نوح (صلی الله علیه وآله) در آن طوفان سخت و عجیب، هنگام سوار شدن بر کشتی و حرکت روی امواج کوه پیکر آب که هر لحظه با خطرهای فراوانی روبه رو بود، برای رسیدن به سر منزل مقصود و پیروزی بر مشکلات، به یاران خود دستور می‌دهد که هنگام حرکت و توقف کشتی: “بسم الله ”‌ بگویند:[ و قال ارکبوا فیها بسم الله مجراها و مرساها؛ (هود41) "و گفت درکشتی سوار شوید. "بسم الله "، معبر و محل عبور و [موجب]متوقف شدنش است. ”‌ سرانجام، آن‌ها این سفر پرمخاطره را با پیروزی، پشت سرگذاشتند و با سلامت و برکت از کشتی پیاده شدند.

 

همچنین سلیمان نبی (صلی الله علیه وآله) سرآغاز نامه به ملکه سبا، را “بسم الله ”‌ قرارمی دهد: انّه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم (نمل30) “این نامه از سلیمان است و چنین است: به نام خداوند بخشنده مهربان. ”‌

 

طبق همین اصل، تمام سوره های قرآن با بسم الله آغاز می‌شود تا هدف اصلی که همان هدایت و سوق بشر به سعادت است از آغاز تا انجام با پیروزی قرین باشد.

 

دستور گفتن این رمز برای آن است که روی فکر و دل را از غیر خدا برگرداند تا انسان، همه جهان و هر عملی را از نظر توحید بنگرد و به سوی وحدت و ارتباط بگراید، و نام‌های بت‌ها و قدرتمندان را در آغاز کارهای مهم، از خاطر بزداید تا از پراکندگی برهد و نگرانی به خود راه ندهد

 

در باب علت انتخاب “بسم الله الرحمن الرحیم ”‌ برای آغاز هرکار، می‌توان به چند مورد اشاره کرد:

 

1- الله، جامع‌ترین نام

جمله “بسم الله “، حاوی کلمه، “الله ”‌ است که جامع‌ترین نامهای خدا می‌باشد؛ زیرا با بررسی اسامی خدا در قرآن مجید و یا سایر منابع اسلامی نشان می‌دهد که هرکدام از آن‌ها یک بخش خاص از صفات خدا منعکس می‌سازد. تنها نامی که اشاره به تمام صفات و کمالات الهی می‌کند یا به تعبیر دیگر، جامع صفات جلال و جمال است، همان “الله ”‌ است.

 

2-رحمت عام و خاص خدا

مشهور در میان گروهی از مفسران، این است که صفت “رحمان “، اشاره به رحمت عام خدا دارد که شامل دوست و دشمن، مؤمن و کافر و نیکوکار و بد کار است؛ زیرا می‌دانیم “باران رحمت بی حسابش، همه را رسیده، و خوان نعمت بی دریغش، همه جا کشیده. ”‌ همه بندگان از مواهب گوناگون حیات بهره مندند و روزی خویش را از سفر گسترده نعمت‌های بی پایانش برمی گیرند. این، همان رحمت عام او است که پهنه هستی را دربرگرفته و همگان در دریای آن غوطه ورند.

 

“رحیم ”‌ اشاره به رحمت خاص پروردگار است که ویژه بندگان مطیع،صالح و فرمانبردار است، زیرا آنها به حکم ایمان و عمل صالح،شایستگی این را یافته‌اند که از رحمت، بخشش و احسان خاصی بهره مند شوند که آلودگان و بدکاران از آن سهمی ندارند. 2

 

3- تأثیر فکری و اخلاقی “بسم الله ”‌

قرآن، یکتا کتاب توحید و برای تکامل فکری بشر است. سوره های این هدیه الهی با جمله “بسم الله ”‌ آغاز می‌شود تا انسان را متوجه سازد که همه تعالیم و دستورهای پروردگار، از مبدأ حق و از مظهر رحمت است (جز سوره توبه که آیاتش نماینده قهر با مردم لجوج و اعلام قطع رابطه رحمت با آن‌ها است). دستور گفتن این رمز برای آن است که روی فکر و دل را از غیر خدا برگرداند تا انسان، همه جهان و هر عملی را از نظر توحید بنگرد و به سوی وحدت و ارتباط بگراید، و نام‌های بت‌ها و قدرتمندان را در آغاز کارهای مهم، از خاطر بزداید تا از پراکندگی برهد و نگرانی به خود راه ندهد.

 

ساختارهندسی سوره‏های قرآن

اهمیت فوق العاده آغاز کار با “بسم الله ”‌

در روایات اسلامی به قدری به این آیه از قرآن مجید اهمیت داده شده است که آن را هم ردیف “اسم اعظم الهی ”‌ معرفی کرده‌اند. امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) می‌فرماید: “بسم الله الرحمن الرحیم اقرب الی اسم الله الاعظم من ناظر العین الی بیاض‌ها؛3 بسم الله الرحمن الرحیم، به اسم اعظم خدا نزدیک‌تر از سیاهی چشم است، به سفیدی آن. ”‌

 

آنچه از میان روایات امامان معصوم: درباره اهمیت “بسم الله الرحمن الرحیم ”‌ به دست می‌آید عبارت است از:

 

1- امامان معصوم: هیچ کاری را بدون گفتن این جمله آغاز نمی‌کردند.

 

2- سفارش می‌کردند غذا را با این جمله آغاز و اگر چند غذا تناول می‌کنید برای هر کدام جداگانه “بسم الله ”‌ بگویید و چنانچه فراموش کردید، جمله “بسم الله علی اوله و آخره ”‌ را بر زبان جاری کنید. این مطلب، به اهمیت فوق العاده شروع غذا با نام خداوند اشاره می‌کند4.

 

در اهمیت این جمله، همین بس که اگر حیوان حلال گوشتی بدون “بسم الله ”‌‌ ذبح شود، خوردن گوشت آن، حرام است. این حکم شرعی اسلام، حکایت از تأثیر فراوان “بسم الله ”‌‌ در امور دنیوی نیز دارد

 

3- بلند گفتن و آشکار کردن “بسم الله الرحمن الرحیم ”‌ بسیار سفارش شده است. امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: “حدثنی ابی عن ابیه عن جده عن علی بن ابی طالب انه قال التقیه دینی و دین آبائی فی کل شیء الا فی تحریم المسکر و خلع الخفین عند الوضوء و الجهر به بسم الله الرحمن و الرحیم؛5 پدرم از پدرانش روایت کرده است که علی بن ابی طالب(صلی الله علیه وآله) فرمود: تقیه در هر چیز، دین من و دین پدران من است؛ جز در تحریم مست کننده و در کندن کفش، [برای مسح] هنگام وضو و در بلند گفتن “بسم الله الرحمن الرحیم “. ”‌

 

4- امام زین العابدین(علیه السلام) در فضیلت “بسم الله الرحمن الرحیم ”‌ می‌فرماید:

 

“ان الله قد فضل محمدا به فاتحه الکتاب علی جمیع النبیین ما اعطاها احدا قبله الا ما اعطی سلیمان بن داود من بسم الله الرحمن الرحیم فرآها اشرف من جمیع ممالکه کل‌ها التی اعطیها فقال یا رب ما اشرف‌ها من کلمات ان‌ها لآثر من جمیع ممالکی التی وهبتها لی قال الله تعالی یا سلیمان و کیف لاتکون کذلک و ما من عبد و لا امه سمانی بها الا اوجبت له من الثواب الف ضعف ما اوجبت لمن تصدق بالف ضعف ممالک یا سلیمان هذه سبع ما اهبه لمحمد سیدالنبیین تمام فاتحه الکتاب الی آخرها؛6

 

خداوند با سوره فاتحه ا لکتاب، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را بر تمام پیامبران برتری بخشید؛ به گونه ای که به احدی قبل از ایشان، این سوره را اعطا نکرده بود؛ مگر آنچه که به سلیمان بن داود عطا کرد که همان بسم الله الرحمن الرحیم است. وی این جمله را بالاتر از تمام سرزمین‌هایی که به او ارزانی شده بود، می‌دانست پس گفت: پروردگارا! چه کلمات عالی و شریفی است. این جمله از تمام سرزمین‌هایم که به من بخشیدی گرامی‌تر است. خداوند متعال فرمود: ای سلیمان! چگونه چنین نباشد درحالی که هیچ مرد و زنی نیست که مرا با این جمله بخواند مگر آن که هزار برابر ثوابی برای او مقرر می‌کنم که برای کسی که هزار برابر سرزمین‌های تو را صدقه می‌دهد، مقرر می‌نمایم. ای سلیمان! این جمله یک هفتم آن چیزی است که به محمد(صلی الله علیه وآله) سید پیامبران بخشیدم که همانا تمام فاتحه الکتاب است. ”‌

 

5- در اهمیت این جمله، همین بس که اگر حیوان حلال گوشتی بدون “بسم الله ”‌ ذبح شود، خوردن گوشت آن، حرام است. این حکم شرعی اسلام، حکایت از تأثیر فراوان “بسم الله ”‌ در امور دنیوی نیز دارد.

 

پی نوشت ها :

1- تفسیر الامام العسکری، امام حسن عسکری (علیه السلام) ص 52.

2- برگرفته از: تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 1، ص 02-32.

3- بحارالانوار، علامه مجلسی ج 98، ص 332.

4- “قلت لابی عبدالله(علیه السلام) کیف اسمی علی الطعام قال فقال اذا اختلفت الانیه فسم علی کل اناء قلت فان نسیت ان اسمی قال تقول بسم الله علی اوله و آخره؛ به حضرت صادق(علیه السلام) گفتم: چگونه نام خداوند را بر طعام بگویم؟ فرمود: وقتی چند ظرف غذای مختلف هست برای ]خوردن از[ هر کدام “بسم الله ”‌ بگو. پرسیدم: اگر فراموش کنم؟ فرمود: می‌گویی: “بسم الله علی اوله و آخره. ”‌ الکافی، ج 6، ص 592.

5- مستدرک الوسائل، ج 71، ص 8.6

6- بحارالانوار، ج 42، ص 383.

[ سه شنبه 15 بهمن 1392برچسب:اهمیت گفتن بسم الله الرحمن الرحیم,

] [ 10:48 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

درد و دل با خدا,راز و نیار با خدا

يک عمر به خدا دروغ گفتم و خدا هيچ گاه به خاطر دروغ هايم مرا تنبيه نکرد.

مي توانست، اما رسوايم نساخت و مرا مورد قضاوت قرار نداد.

هر آن چه گفتم باور کرد و هر بهانه اي آوردم پذيرفت.

هر چه خواستم عطا کرد و هرگاه خواندمش حاضر شد.

اما من هرگز حرف خدا را باور نکردم! وعده هايش را شنيدم اما نپذيرفتم.

چشم هايم را بستم تا خدا را نبينم و گوش هايم را نيز، تا صداي خدا را نشنوم.

من از خدا گريختم بي خبر از آن که خدا با من و در من بود.

مي خواستم کاخ آرزوهايم را آن طور که دلم مي خواهد بسازم

نه آن گونه که خدا مي خواهد. به همين دليل اغلب ساخته هايم ويران شد

و زير خروارها آوار بلا و مصيبت ماندم. من زير ويرانه هاي زندگي دست و پا زدم و از همه کس کمک خواستم. اما هيچ کس فريادم را نشنيد و هيچ کس ياريم نکرد. دانستم که نابودي ام حتمي است.

با شرمندگي فرياد زدم خدايا اگر مرا نجات دهي، اگر ويرانه هاي زندگي ام را آباد کني با تو پيمان مي بندم هر چه بگويي همان را انجام دهم. خدايا! نجاتم بده که تمام استخوان هايم زير آوار بلا شکست. در آن زمان خدا تنها کسي بود که حرف هايم را باور کرد ومرا پذيرفت. نمي دانم چگونه اما در کمترين مدت خدا نجاتم داد. از زير آوار زندگي بيرون آمدم و دوباره احساس آرامش کردم. گفتم: خداي عزيز بگو چه کنم تا محبت تو را جبران نمايم.

  درد و دل با خدا,راز و نیار با خدا,صحبت با خدا

 خدا گفت: هيچ، فقط عشقم را بپذير و مرا باور کن و بدان در همه حال در کنار تو هستم.

گفتم: خدايا عشقت را بپذيرفتم و از اين لحظه عاشقت هستم. سپس بي آنکه نظر خدا را بپرسم به ساختن کاخ رويايي زندگي ام ادامه دادم.

اوايل کار هر آن چه را لازم داشتم از خدا درخواست مي کردم و خدا فوري برايم مهيا مي کرد. از درون خوشحال نبودم.

نمي شد هم عاشق خدا شوم و هم به او بي توجه باشم. از طرفي نمي خواستم در ساختن کاخ آرزوهاي زندگي ام از خدا نظر بخواهم زيرا سليقه خدا را نمي پسنديدم. با خود گفتم اگر من پشت به خدا کار کنم و از او چيزي در خواست نکنم بالاخره او هم مرا ترک مي کند و من از زحمت عشق و عاشقي به خدا راحت مي شوم.

پشتم را به خدا کردم و به کارم ادامه دادم تا اين که وجودش را کاملاً فراموش کردم. در حين کار اگر چيزي لازم داشتم از

رهگذراني که از کنارم رد مي شدند درخواست کمک مي کردم.

عده اي که خدا را مي ديدند با تعجب به من و به خدا که پشت سرم آماده کمک ايستاده بود نگاه مي کردند و سري به نشانه تاسف تکان داده و مي گذشتند. اما عده اي ديگر که جز سنگ هاي طلايي قصرم چيزي نمي ديدند به کمکم آمدند تا آنها نيز بهره اي ببرند. در پايان کار همان ها که به کمکم آمده بودند از پشت خنجري زهرآلود بر قلب زندگي ام فرو کردند.

همه اندوخته هايم را يک شبه به غارت بردند و من ناتوان و زخمي بر زمين افتادم و فرار آنها را تماشا کردم.

آنها به سرعت از من گريختند همان طور که من از خدا گريختم. هر چه فرياد زدم صدايم را نشنيدند همان طور که من صداي خدا را نشنيدم.

    درد و دل با خدا,راز و نیار با خدا,صحبت با خدا

 من که از همه جا نااميد شده بودم باز خدا را صدا زدم. قبل از آنکه بخوانمش کنار من حاضر بود. گفتم: خدايا! ديدي چگونه مرا غارت کردند و گريختند. انتقام مرا از آنها بگير و کمکم کن که برخيزم.

خدا گفت: تو خود آنها را به زندگي ات فرا خواندي. از کساني کمک خواستي که محتاج تر از هر کسي به کمک بودند.

گفتم: مرا ببخش. من تو را فراموش کردم و به غير تو روي آوردم و سزاوار اين تنبيه هستم. اينک با تو پيمان مي بندم که اگر دستم را بگيري و بلندم کني هر چه گويي همان کنم. ديگر تو را فراموش نخواهم کرد.

خدا تنها کسي بود که حرف ها و سوگندهايم را باور کرد. نمي دانم چگونه اما متوجه شدم که دوباره مي توانم روي پاي خود بايستم و به زودي خداي مهربان نشانم داد که چگونه آن دشمنان گريخته مرا، تنبيه کرد.

گفتم: خدا جان بگو چگونه محبت تو را جبران کنم.

خدا گفت: هيچ، فقط عشقم را بپذير و مرا باور کن و بدان بي آنکه مرا بخواني هميشه در کنار تو هستم.

گفتم: چرا اصرار داري تو را باور کنم و عشقت را بپذيرم.

گفت: اگر مرا باور کني خودت را باور مي کني و اگر عشقم را بپذيري وجودت آکنده از عشق مي شود. آن وقت به آن لذت عظيمي که در جست و جوي آني مي رسي و ديگر نيازي نيست خود را براي ساختن کاخ رويايي به زحمت بيندازي. چيزي نيست که تو نيازمند آن باشي زيرا تو و من يکي مي شويم. بدان که من عشق مطلق، آرامش مطلق و نور مطلق هستم و از هر چيزي بي نيازم. اگر عشقم را بپذيري مي شوي نور، آرامش و بي نياز از هر چيز. 

[ سه شنبه 15 بهمن 1392برچسب:حرف هاي خداوند با من بنده ,

] [ 10:45 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

 

سوره اخلاص, فضیلت سوره اخلاص,سوره توحید,فضیلت سوره توحید

توحید، مرز میان ایمان و کفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممکن نیست. اولین سخن پیامبر کلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا».

شعار توحیدی «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) ترکیب شده و ذکری است که در گفتنش حتی لب تکان نمی‌خورد ولی عملش تا اطاعت از رهبری معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضا علیه السلام ایمان به امام معصوم علیه السلام و اطاعت از اوست.

سوره اخلاص
در این مقاله مطالبی را در ارتباط با سوره توحید تقدیم شما عزیزان می کنیم:

شناسنامه خداوند، سوره ی مبارکه توحید (قل هو الله أحد) است که در آن از توحید پروردگار و یگانگی او سخن به میان آمده است؛ همان‌طور که در روایات متعددی از معصومان (علیهم السلام)، از آن با عنوان «نسبة الربّ» یاد شده است (الکافی، ج 1، ص 91)؛ مانند این‌که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «... سوره توحید بیانگر نسبت (شناسنامه‏) پروردگار عزّوجلّ است». (من لا یحضره الفقیه ج 1، ص 470)

همچنین برای سوره «قل هو الله احد» نام‌هایی مانند «اخلاص» و «ولایت» نیز نقل کرده‌اند. و البته چون این سوره شامل خالص‌ترین عقاید توحیدی است، از این رو سوره توحید و اخلاص نام گرفته است.
 
توحید چیست؟
توحید، مرز میان ایمان و کفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممکن نیست. اولین سخن پیامبر کلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا».

شعار توحیدی «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) ترکیب شده و ذکری است که در گفتنش حتی لب تکان نمی‌خورد ولی عملش تا اطاعت از رهبری معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضا علیه السلام ایمان به امام معصوم و اطاعت از اوست.

در سفری که امام رضاعلیه السلام با اجبار مأمون وادار به هجرت از مدینه به مرو شد، در مسیر راه وقتی به نیشابور رسید، مردم دور آن حضرت جمع شدند و از او هدیه و رهنمود خواستند.

امام رضاعلیه السلام فرمود: پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پیامبر خدا نقل کردند که خداوند فرموده است: «كلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن دخل حصنى أمن من عذابى: توحید، قلعه من است و هر كس داخل این قلعه شود از قهر من در اَمان است.»

آنگاه امام رضا علیه السلام فرمود: البتّه توحید شروطی دارد و من (که امام حاضر هستم) شرط آن هستم، یعنی توحید بی‌ولایت پذیرفته نیست.

در زمان غیبت امام معصوم نیز، بنا بر فرمان خودشان باید به سراغ فقهای عادلی که از هوی و هوس دورند، برویم.

بنابراین توحید کامل، ایمان به یکتایی خداوند، دور کردن فکر و عمل از هر نوع شرک و پیروی از رهبران معصوم در زمان حضور و فقهای عادل در زمان غیبت است.


محتوی و فضیلت سوره" اخلاص"
این سوره چنان که از نامش پیدا است (سوره اخلاص و یا سوره توحید) از توحید پروردگار، و یگانگی او سخن می‌گوید، و در چهار آیه کوتاه چنان توصیفی از یگانگی خداوند کرده که نیاز به اضافه ندارد.

در شأن نزول این سوره از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده است که:" یهود از رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) تقاضا کردند خداوند را برای آنها توصیف کند، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سه روز سکوت کرد و پاسخی نگفت، تا این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کرد".

در فضیلت تلاوت این سوره روایات زیادی در منابع معروف اسلامی آمده است که حاکی از عظمت فوق العاده آن می‌باشد از جمله:

در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌خوانیم که فرمود: " آیا کسی از شما عاجز است از اینکه یک سوم قرآن را در یک شب بخواند"؟! یکی از حاضران عرض کرد: ای رسول خدا! چه کسی توانایی بر این کار دارد؟! پیغمبر فرمود: اقرۆا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ:" سوره قل هو اللَّه را بخوانید".

در اینکه چگونه سوره" قُلْ هُوَ اللَّهُ" معادل یک سوم قرآن است؟ بعضی گفته‌اند به خاطر اینکه قرآن مشتمل بر" احکام" و" عقائد" و" تاریخ" است، و این سوره بخش" عقائد" را به طور فشرده بیان می‌کند.


برای سوره «قل هو الله احد» نام‌هایی مانند «اخلاص» و «ولایت» نیز نقل کرده‌اند. و البته چون این سوره شامل خالص‌ترین عقاید توحیدی است، از این رو سوره توحید و اخلاص نام گرفته است

بعضی دیگر گفته‌اند: قرآن سه بخش است" مبدأ" و" معاد" و" آنچه در میان این دو" قرار دارد، و این سوره بخش اول را شرح می‌دهد.

اما به طور کلی این سخن قابل قبول است که تقریباً یک سوم قرآن پیرامون توحید بحث می‌کند و عصاره آن در سوره توحید آمده است.

و در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام) می‌خوانیم:" کسی که یک روز و شب بر او بگذرد و نمازهای پنجگانه را بخواند و در آن قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را نخواند به او گفته می‌شود یا عبد اللَّه! لست من المصلین!:" ای بنده خدا! تو از نماز گزاران نیستی"! (" مجمع البیان" جلد 10 صفحه 561)

و امام سجاد علیه السلام فرمود: چون خداوند می‌دانست که در دوره آخر الزمان گروهی دقیق و عمیق خواهند آمد، سوره توحید و شش آیه اول سوره حدید را نازل فرمود.

تلاوت این سوره به شش سمت، سبب حفظ شدن انسان از خطرات و ایمن شدن از حوادث می‌گردد. (مصباح کفعمی، ص 246)
 
منابع:
تفسیر نمونه ج 27
تفسیر نور
اسلام کوئیست

[ شنبه 12 بهمن 1392برچسب:کدام سوره شناسنامه خداوند است؟,

] [ 20:37 ] [ رضا شاملو ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه